ایرانی توانمند
Business is booming.

گفتگو مدیران رمزینکس و زرین‌پال در مورد چالش‌ استارتاپ‌ها

1,447

 مدیران رمزینکس و زرین‌پال درباره چالش‌های اخلاقی و سیاسی استارتاپ‌ها در سال‌های اخیر گفت‌وگو کردند / نگران، اما امیدوار

استارتاپ‌ها وقتی بزرگ می‌شوند، با چالش‌های جدی‌تری مواجه می‌شوند یا زمانی که تازه تأسیس شده‌اند؟ جایگاه اخلاقیات در کسب‌و‌کار‌ها چیست؟ سیستم جبران خدمات و دستمزد پرسنل در دورانی که تورم به اوج رسیده، چطور باید باشد که هم سرمایه‌گذاران ضرر نکنند و هم کارمندان راضی باشند و هم کاربران از خدمات مناسب و ارزان بهره ببرند؟ اینها مسائلی بود که محمد حکیمی، مدیرعامل صرافی رمزینکس و مصطفی امیری، مدیرعامل زرین‌پال، در یک گفت‌وگوی رودررو به آن پرداختند. آنها معتقد بودند چالش‌ها زیاد است، اما برای همه آنها، راه‌حل‌هایی پیدا می‌کنند، چون آنها به آینده امیدوارند.

چهارمین رویداد چرخش برگزار شد. این گفت‌وگو برای اولین‌بار نه به‌صورت مجری-کارشناس بلکه به صورت یک گپ دوستانه بین دو مدیرعامل انجام شد. در ابتدای این برنامه با اشاره به بازخورد‌های مثبت سه برنامه نخست، به این مسئله اشاره شد که در این رویداد‌ها انتقال تجربه و گفت‌و‌گوی آدم‌ها با یکدیگر به‌نوعی تداوم نوآوری را تضمین می‌کند. هدف از ایجاد سلسله‌رویداد‌های کارآفرینی چرخش، در مرحله‌ اول ایجاد همدلی در بین اکوسیستم کارآفرینی استارتاپی ایران و در مرحله‌ دوم بازگشت به تولید نوآوری است.

محمد حکیمی، مدیرعامل صرافی رمزینکس و مصطفی امیری مدیرعامل زرین‌پال، سخنرانان رویداد اخیر چرخش بودند.

در ابتدای برنامه مصطفی امیری گفت: «امیدوارم در این تابستان گرم، شور و نشاط نویدبخش اتفاقات مثبت باشد.» او اولین سؤال چالشی را این‌طور مطرح کرد: «حالا که کسب‌وکار بزرگ شده راحت‌تر کار می‌کنیم یا زمانی که کسب‌وکار کوچک بود؟» او در پاسخ گفت: «وقتی یک کسب‌وکار کوچک است، مثل یک بقالی کوچک است که وقتی بار می‌رسد، شاگرد و صاحب مغازه هر دو با هم بار را خالی می‌کنند و تفاوتی بین سمت‌ها وجود ندارد. اما وقتی در یک فروشگاه زنجیره‌ای، بار می‌رسد و صندوق‌دار هم صندوق را رها می‌کند، این توهین به مشتری است.»

استارتاپ و کودکی که به مرور بالغ می‌شود

محمد حکیمی درباره تجربه مدیریت ۱۳۰ نفر گفت: «ما امروز برای نحوه راه رفتن خود فکر نمی‌کنیم و حتی چشم‌بسته می‌توانیم راه برویم، اما یک نوزاد که تازه راه افتاده است، برای هر قدم تمرکز می‌کند و حتی زمین می‌خورد. من فکر می‌کنم یک استارتاپ هم همین مسیر را طی می‌کند. شاید از بیرون مدیریت ۱۳۰ نفر دشوار به نظر برسد، اما این کار امروز مسئله حل‌شده‌ای برای ماست و همان‌طور که یک انسان بالغ، به جای فکر کردن به نحوه قدم زدن، فکر‌های بزرگتری مثل رشد و تعالی خانوده دارد، ما هم امروز در این مرحله قرار داریم.»

مصطفی امیری گفت: «اما چقدر از این زمان برای ارتقای شرکت صرف می‌شود؟ به هر حال یک استارتاپ بزرگ با چالش‌های زیادی مواجه می‌شود، یک روز شهرداری، یک روز تأمین اجتماعی، و همه اینها نیازمند صرف وقت هستند.»

حکیمی گفت: «یک زمانی این مسائل برای ما استر‌س‌زا بود. اما امروز این مسائل حل شده است. البته هنوز چالش‌های زیادی هست. مثلاً نحوه تنظیم یک اظهارنامه مالیاتی. حالا که مجموعه بزرگتر می‌شود، خیال من راحت‌تر شده است. زمانی بود که به خاطر اضطراب یک دادگاه شب را نمی‌خوابیدم، اما حالا این کار را به یک وکیل می‌سپاریم و بعضی چالش‌ها ایجاد می‌شود که من حتی به آنها فکر نمی‌کنم. این مسائل در کشور‌های دیگر هم با شدت و ضعف وجود دارد.»

سؤال بعدی که مطرح شد این بود: «چیزی که کسب‌وکار شما را تکان بدهد خودتان هستید یا چیزی از بیرون است؟» حکیمی گفت: «بسیاری افراد ساعت‌ها به این فکر می‌کنند که چه مسیر شغلی را انتخاب کنند یا در کدام مسیر تحصیل کنند. اما مدل من این‌طور نیست. من به اقتضای شرایط تصمیم می‌گیرم. در ساختار سازمان هم همین است. من این را به دیگران تجویز نمی‌کنم.»
استارتاپ‌ها و سیستم جبران خدمات

حکیمی سپس یک چالش جدید مطرح کرد. او گفت: «ما با مسئله‌ای به نام «جبران خدمات» مواجهیم. افرادی که در استارتاپ‌ها کار می‌کنند. انتظاراتی دارند که از عهده شرکت‌ها بر نمی‌آید. با این چالش چطور باید مواجه شد؟»

مصطفی امیری در پاسخ گفت: «به هر حال باید قبول کنیم قسمتی از این ماجرا، متأثر از شرایط اقتصادی امروز کشور است. مدیرعامل یک شرکت ابزاری در اختیار دارد که بتواند این مشکل را حل کند، اما به هر حال امکانات او هم محدود است. باید بین درآمد و هزینه ارتباطی وجود داشته باشد. اما به صورت مشخص ما اینجا یاد می‌گیریم که در چنین محیطی چطور می‌توانیم رشد کنیم. یعنی با اتکا به تجربه‌ها تصمیم درستی بگیریم. نیروی انسانی هم یاد می‌گیرد که در این شرایط چطور گلیم خود را از آب بیرون بکشد. در واقع او سعی می‌کند همیشه بدهکار زندگی کند و به عبارت دیگر آِینده خود را پیش‌فروش کند. باید یاد بگیریم چطور اینجا رشد کنیم.»

حکیمی گفت: «کار‌های حمایتی باید انجام شود. مثلاً با یک بانک صحبت کنیم و برای نیرو‌ها وام بگیریم. اما سؤال بعدی اینکه اگر درآمد شرکت شما چهاربرابر شود، آیا این را در حقوق نیرو‌ها اعمال می‌کنید؟»

امیری گفت: «به صورت مشخص، ما سال گذشته یک هدف مشخص کردیم و گفتیم که اگر به این نقطه فروش برسیم، به نیرو‌ها پاداش بدهیم.»

اخلاق در کسب‌وکار

مسئله بعدی که از طرف حکیمی مطرح شد، اخلاق در کسب‌وکار بود. او گفت: «بنگاه‌های اقتصادی زیادی هستند که با طیف گسترده‌ای از افراد در ارتباط دارند. من درباره اینکه حق دیگران را ضایع کنید و پول آنها را ندهید صحبت نمی‌کنم. اما گاه موقعیت‌هایی پیش می‌آید که شما نفع زیادی می‌برید و افراد دیگری دچار عدم نفع می‌شوند. در این موقعیت‌ها شرایط پیچیده است. در این حالت چطور تصمیم می‌گیرید؟»

مصطفی امیری گفت: «دو نگاه وجود دارد: یکی اینکه نسبت به رقیبان خود چطور برخورد کنید. من معتقدم اگر اخلاقیات را رعایت کنیم، ضرر نمی‌کنیم. من امروز تصمیم گرفتم به‌رغم فشار‌هایی که وجود دارد، در جغرافیای ایران زندگی و کسب‌وکار کنم. اما از یک مرحله به بعد برای اینکه امنیت داشته باشم، باید همسایه‌ام هم در وضع مناسبی زندگی کند. همین‌طور همسایه‌ام برای امنیت نیاز دارد که همسایه بعدی وضع مناسبی داشته باشد. اگر نقطه‌ای وجود داشته باشد که من نگاه اخلاقی‌ام را تغییر بدهم و تخت گاز تا ته دره بروم، تا ته جایی که بشود به دنبال درآوردن پول باشم، باید بسیاری از راهنما‌ها و فلاشر‌هایی را که وجود دارد، خاموش کنم. مثلاً وقتی می‌شود با شلاق مدیریت کرد، چرا خودم را اذیت کنم؟ اما من فکر می‌کنم باید سعی کنم اگر می‌توانم در بهبود زندگی افرادی که در کنار من کار می‌کنند مؤثر باشم.»

امیری به اتفاقات سال قبل اشاره کرد و گفت: «یکی از مسائلی که در آن مشهود بود، «زندگی» بود. من افتخار می‌کنم که وسط‌باز بودم و از دو طرف کتک خوردم. اما هدفم این بود که شرایطی ایجاد شود که بتوان زندگی کرد.»

حکیمی گفت: «ما غیر از پرسنل و مشتریان، به افراد دیگری هم متعهدیم. در عین حال که نباید حقوق کاربر را نقض کنیم و باید از پرسنل‌مان حمایت کنیم، باید به سرمایه‌گذار هم پاسخگو باشیم و برای سازمان خلق ارزش کنیم و گاهی در موقعیت‌های چالش‌برانگیز قرار بگیریم. طرف هر کدام را بگیریم، به طرف دیگر آسیب می‌رسد. در این شرایط من سعی می‌کنم خود را در جایگاه فردی قرار دهم که برای او می‌خواهم تصمیم بگیرم.»

صفر و یک و حالت سوم

در ادامه برنامه امیری گفت: «برنامه‌نویس‌ها همیشه صفر و یکی برنامه‌نویسی می‌کنند، اما حالت سوم هم وجود دارد که هیچ کاری نکردن است.» او از حکیمی پرسید: «کدام تصمیم‌ها را گرفته‌اید که اگر به عقب برگردید، در آن تصمیم تجدید نظر می‌کنید؟»

حکیمی در پاسخ گفت: «در رمزینکس این‌طور نیست. تصمیمات آنجا وابسته به فرد نیست. حتی اگر من نباشم هم سیستم کار خود را می‌کند.»

در ادامه برنامه، امیری درباره آینده ریال، وضعیت ارز و وظایف رگولاتور در شرایط فعلی پرسید. حکیمی در پاسخ گفت: «من کمی اقتصاد را درک می‌کنم و فکر می‌کنم تورم مسئله حل‌شده در جهان امروز است. مثل اینکه کسی از زخم دست نمی‌میرد؛ در صورتی که قبلاً به خاطر عفونت ممکن بود بمیرد. این مسئله در دنیا حل شده است.

وقتی ۱۹۰ کشور مشکل تورم را حل کردند، یک مشکلی در داخل است؛ یا دانش آن را نداریم یا مشکلات دیگر. پس اگر مدیر شدم، سعی می‌کنم از خبرگان حل تورم استفاده کنم. اما درباره رگولاتور، مثلاً ما نیاز به جابه‌جایی پول داریم. رگولاتور این کارها را اخیراً سخت کرده و همین شرایط رشد ما را کم کرده است. برای نمونه این‌طور توجیه می‌کنند که به خاطر اینکه سرعت جابه‌جایی پول را کم کنند، این تصمیم را گرفتند.»

امتیاز post

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.