فناوری نرم مقولهی تازهای نیست. انسان از نخستین روزهای حیات خود به شیوهای ناخودآگاه از فناوریهای نرم در قالب روشها و شیوههای سازگاری و یا استیلا بر طبیعت و پایداری خود استفاده کرده است؛ با این وجود، دستاوردهای سترگ و چشمگیر علم و فناوری در حوزه علوم طبیعی و فناوریهای سخت، پیوسته فناوریهای نرم را در سایه و حاشیه قرار داده بود.
این شیوه از نگرش موجب شده بود که فناوری نرم به مثابه گونهای قابل توجه از فناوری به شیوهای هدفمند و عقلانی مورد مطالعه و بررسی قرار نگیرد. عدم درک درست از سرشت فناوری که ماهیتی نرم دارد، ما را از شناخت دقیق نوآوری فناورانه یا به دیگر عبارت، فرایند نوآوری بر پایهی فناوری بازداشته است. این شرایط موجب آن شده است که انسانها و جوامع، ارتباط میان نوآوری فناورانه و نوآوری سازمانی را به خوبی درک و فهم نکنند.
هدف این نوشتار توصیف فناوری نرم، جنبههای گوناگون و ویژگی آن است و از همین رهگذر به دنبال آن است که قدرت نرم را در ادبیات مدرن دفاعی مورد بررسی و مطالعه قرار داده و بر اهمیت نوآوری و رقابت فناوری ـ محور به منظور حذف یا کاهش فاصلهی حایل میان کشورهای در حال توسعه و پیشرفته تاکید ورزد.
جهشهای شتابان و رشد فزایندهی فناوری اطلاعات، شبکهی جهانی وب، علوم شناختی و تاکید فراوان انسان معاصر بر اقتصاد، صنعت دیجیتالی و گام نهادن در مسیر ایجاد جامعهی دانش بنیان موجب شده است که فناوریهای نرم در حل دشواریها و ارایهی طریق، جایگاه در خور توجهی بیابد. در حقیقت کاربست و استفاده از مزایای بیشمار فناوری نرم، بدون بازخوانی و توجه به نقش انکارناپذیر این فناوریها ناشدنی به نظر میآید. با وجود آن که توصیفهای فراوانی از فناوری نرم وجود دارد، اما در مجموع میتوان گفت مجموعهای از رویهها، مقررات، نهادها و سامانهی دانشی که انسان و نیازهای روحی ـ روانی، اجتماعی و فرهنگی او را مورد توجه و مطالعه قرار داده و موجبات کارایی و اثربخشی مطلوب فناوریهای سخت را فراهم میسازد، فناوری نرم خوانده میشود.
این رویکرد نرم در حوزهی دانش و فناوری، افزون بر ایجاد تحول در تمامی جنبههای حیات انسان معاصر دکترین، راهبرد و حتا صنایع دفاعی را در شعاع تاثیر خویش قرار داده و تمامی نگرشهای محصولی و سامانهای را دگرگون ساخته است؛ درست به همین دلیل، بیتوجهی به عرصهی تازه گشودهی فناوری نرم میتواند غفلتزدگی راهبردی و واپسگرایی صنعتی و فناورانهی بخش دفاع را به همراه داشته باشد. از دیگر سو، با توجه به اتکای فناوری نرم بر ابعاد و جنبههای انسانی، شناسایی و کاربست آن در دفاع و جنگ را مقولهای ضروری و گریزناپذیر ساخته است.
در عصر نبردهای دیجیتالی و جنگهای شبکه محور، توجه به برنامهریزی، فرماندهی، هدایت و کنترل عملیات دفاعی با استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطلاعات به واقعیتی انکارناپذیر مبدل شده است. کارشناسان بخش دفاع و نظریهپردازان جنگهای آینده، سربازان، تجهیزات و سامانههای دیگر در نبردهای آینده را به بیت و بایتهای میدان نبرد دیجیتالی تشبیه میکنند. از منظری دیگر، قدرتهای سلطهگر برای فراهمسازی زمینههای تهاجم و تجاوز از رویهها، مهارتها و فناوریهای نرمی سود میجویندکه در همگرایی با فناوریهای سخت بستر لازم برای چنین تهاجمهایی را فراهم میسازد. این بسترسازی با کاربست فناوریهای نرمی مانند فناوری تبلیغات، عملیات روانی، فناوریهای فرهنگی، فناوریهای ارتباطی به انجام میرسد.
پیدایش تغییرات بنیادی در عرصهی سلاحها و سامانههای دفاعی نیز در سایهی توجه به فناوری نرم در حال انجام است. پیدایش این تغییرات شگرف در مفاهیم نظامی و دفاعی زاییدهی بخش سخت فناوری نیست، بلکه عامل این تحول اساسی رویهها، مقررات، پروتکلها و سامانههای دانشی است که آن را فناوری نرم میخوانیم. بدون تردید در آینده آن چه که موجب تقویت این پارادایم دفاعی نوپدید میشود، فناوری نرمی است که بخش دفاع با عنوان ”قدرت نرم“ در عرصههای استراتژیکی، تاکتیکی و عملیاتی به آن متکی خواهد بود. ناگفته پیدا است که بخش دفاع در کشور ما هم از این پارادایم نوپدید تاثیر پذیرفته و میبایست خود را با این تحول فناورانه سازگار کند. از همین رو شناخت سرشت و روند گسترش فناوریهای نرم و میدان تاثیر و تاثر آن امری حیاتی و انکارناپذیر است.
مفهوم و مبانی فناوری
انسان از نخستین روزهای آغاز حیات خود بر کرهی خاک سرگرم تولید و گسترش فناوریهای ضروری برای همزیستی و غلبه بر طبیعت بوده است؛ اما از دوران یونان باستان انسان به شیوهای عقلایی چیستی فناوری و سرشت آن را موضوع بررسیهای خود قرار داد. از آن هنگام تاکنون درک ما از فناوری با تغییرات فراوانی همراه شده است. اما تمامی رویکردهای به فناوری، حاوی یک نکتهی اساسی است که در نظریهی بیکن تجلی می یابد: فناوری تسلط بر طبیعت را امکانپذیر میسازد. در واپسین سالهای قرن هجدهم میلادی دنیس دیدرو، دانشمند فرانسوی اظهار داشت: فناوری نظامی متشکل از ابزارها و مقررات گوناگونی است که برای یک هدف مشترک ابداع شدهاند.
در سال ۱۹۹۰ موسسهی پژوهشی نومورا [۱] در ژاپن سند مهمی را با عنوان راهبرد فناوری در سال ۲۰۰۰ منتشر ساخت. این سند با توجه ویژهای به جریان فناورانهی علوم انسانی اظهار میدارد: ”تغییر در تعاریف و حوزهی فناوری از گسترش شتابندهی فناوریها در دههی ۹۰ ناشی شده است. اگر فناوری سخت مبتنی و متمرکز بر علوم طبیعی مانند فیزیک و شیمی بود، در آن صورت گرایش قرن بیست و یکم نیز باید به سوی فناوری نرم و بر مبنای انسانی شکل بگیرد. فناوری سخت با هدف تبدیل مواد طبیعی به صنایع شکل گرفت و از این رو بهتر است آن را فناوری کنترل ماده بدانیم. فناوری پیشرفتهی آینده بر مبنای گونهای از روانشناسی خواهد بود که فناوری کنترل و فرماندهی ذهن انسان و سازماندهی فناوری مدیریت است.“
با مروری گذرا بر نظریهپردازیها و دیدگاههای مختلف پیرامون فناوری در دورههای مختلف مطالعات نظری علم و فناوری میتوانیم برخی مولفههای مشترک و وجوه همگون را استخراج کنیم:
۱٫ مفهوم فناوری پیوسته دستخوش تحول و تکامل بوده است؛
۲٫ در طول تاریخ طولانی مطالعات مفهوم فناوری، اغلب صاحبان اندیشه و نظریهپردازان این حوزه، جنبهها و ابعاد نرم فناوری (از قبیل سامانهی قانونگزاری، فعالیتهای کاربردی، فرایندها، فنون، رویهها ….) را به عنوان بخشی جداییناپذیر از تعریف فناوری (در کنار بخشهای سخت آن مانند ابزارها، تجهیزات و ماشینها) مورد توجه و تامل قرار دادهاند.
یافتن ردپای فناوری نرم در دورههایی از تاریخ علم و فناوری که هنوز این بخش دارای سرشت وماهیت مستقلی نبوده است، این نکته را به ما یادآور میشود که فناوری نرم پدیدهای خلقالساعه و نوظهور نیست. در واپسین سالهای دههی ۷۰ میلادی، وزارت دفاع ایالات متحده در نتیجهی یک بررسی همه جانبه دریافت که علت ناکامی بیش از ۷۰ درصد پروژههای بخش دفاعی به دلیل مدیریت ناکارآمد و فقدان دانش فنی لازم بوده است. به عبارت روشنتر شکست این پروژهها به دلیل کمتوجهی به فناوری نرم بوده است.
الگوی تازهای از فناوری
اندیشمندان حوزه ی علم و فناوری دریافتهاند که برخی از فناوریهای پیشرفته که نقش پیشران توسعهی اقتصادی و اجتماعی را برعهده گرفتهاند، با فناوریهای متعارف و سنتی تفاوتی آشکار دارند. برای مثال، نرمافزارهای رایانهای در حال تبدیل شدن به گونهای از فناوری راهبردی برای توسعهی اقتصادی و امنیت ملی هستند. ارزش کل خروجی فناوری اطلاعات در جهان در سال ۲۰۰۰ میلادی حدود ۵۸۸ میلیارد دلار بود که از این میزان ۶۱ درصد به نرمافزار و ۳۹ درصد به سختافزار اختصاص داشت.
به هر روی، فناوریهای جدید عامل رشد شتابان صنعت نرمافزار نیست. طراحی،کاربرد و اجرای موفقیتآمیز نرمافزار نیازمند یکپارچهسازی فناوری و فرهنگها، زبانها، هنرها، روشهای اندیشه، شیوههای اجرا و فرایندها است. این مقولهها به نرمافزار ویژگیهای انسانی و بومی میبخشد. برهمین قیاس، فناوری نرم دیگر یک فناوری با مفهوم رایج و سنتی آن (یعنی فناوری سخت) نیست. افزون بر این، هر اندازه موفقیت صنعت نرم افزار بیشتر باشد، به همان میزان شاهد دخالت عوامل غیرفنی خواهیم بود و در همین حال از منظر منطقی شباهت بیشتری با عوامل و ارزشهای انسانی خواهد داشت.
فناوری نرم چیست؟
همانگونه که از تعاریف رایج و متداول درک میشود، فناوری یک سامانهی دانشی کاربردی است که به طور عمده از دانش علوم مادی یا عبارت روشنتر، علوم طبیعی سرچشمه میگیرد. آن دسته از فناوریهایی که در این توصیف جای میگیرند، فناوری سخت مینامیم. این فناوریها (سخت) مجموعهای از مهارتها، ابزارها و مقرراتی است که از سوی بشر به کار گرفته میشود تا عالم طبیعت را برای پایداری و توسعهی انسان تغییر داده، انسان را با طبیعت سازگار ساخته و جهان پیرامونی را اداره کند.
سامانههای دانشی کاربردی و برآمده از علوم اجتماعی و علوم غیرمادی نیز که با هدف رفع دشواریهای عملی به کار گرفته میشوند، به مقولهی فناوری تعلق دارند. این دسته از فناوریها را نیز ”فناوری نرم“ میخوانیم. فناوری نرم از طریق کاربرد آگاهانهی قواعد عمومی یا تجارب اقتصادی، فعالیتهای اجتماعی و انسانی جلوهگر شود. از همین رو، فناوری نرم قواعد، سازوکارها، ابزارها، قوانین، روشها و رویههایی شکل میهد که در گسترش، سازگاری یا کنترل دنیای ذهنی و عینی مشارکت دارند.
برهمین قیاس و در نگاهی کلی، فناوری آمیزهای از لایههای سخت و نرم است. با رشد و گسترش فناوریها و توسعهی اقتصادی، مرز میان فناوریهای سخت و نرم آشکارتر میشود. با این وجود، در توصیفی کلی میتوانیم بگوییم اغلب فناوری سخت از طریق شکلهای مختلف مواد و فناوری نرم از طریق روانشناسی و رفتار نمود و تجلی مییابند. درحقیقت سخت به پدیدههای مادی و قابل لمس و نرم به پدیدههای غیر قابل لمس و ذهنی اشاره دارد.
فناوری نرم باید واجد دو ویژگی عمومی باشد:
۱٫ فناوری نرم باید شامل یک سامانهی دانشی کاربردی از ابزارها، رویهها و مقررات برای حل مسایل باشد؛
۲٫ فناوری نرم باید موجب خدمات رسانی در راستای تغییر اجتماعی و گسترش اقتصادی باشد.
به اختصار میتوان گفت فناوری نرم، فناوری اندیشمندانهی خلاقیت و نوآوری است که در اندیشه، ایدئولوژی، احساس، ارزشها، دیدگاههای جهانی، رفتارهای فردی و سازمانی و تمامی جنبههای غیرمادی جامعهی بشری تمرکز یافته است.
مشخصههای فناوری نرم:
فناوری نرم در مقایسه با فناوری سخت دارای برخی مشخصههای انحصاری به شرح ذیل است:
۱٫ فناوری نرم رابطهی عمیقتر و نزدیکتری با انسان و فرهنگ دارد و رفتار، کنش، واکنش و برهمکنشهای انسان را به مثابه موضوع عملیاتی خود مورد توجه قرار میدهد.
۲٫ عوامل انسانی و محیط اجتماعی عوامل اساسی شکلگیری، ارایه، قالبریزی و نوآوری فناوری نرم هستند. برهمین اساس، فناوری نرم از افکار، دیدگاهها و فردیت بشر قوام گرفته و مسیر فناوری های سخت را کنترل میکند.
۳٫ فناوری نرم در عوالم روحی و معنوی ریشه دارد و سامانهی کنشی هماهنگ درونی و سامانهی رفتاری را مورد توجه قرار میدهد.
۴٫ فناوری نرم خنثی نیست و رویکردی دو گرایشی دارد. گرایشهای دوگانهی فناوری نرم ازعملکردهای دوگانه محور آن سرچشمه میگیرد که در آن نیروهای بهرهور و روابط تولیدی را به طور همزمان آشکار میسازد.
۵٫ فناوری نرم در برابر چارچوبهای رایج و استانداردسازی مقاومت میکند. ساختار فناوری نرم و تشکیل آن اجزایی مانند عوامل روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی موانع جدی در مسیر استانداردسازی آن هستند. به عبارت روشنتر، فناوری نرم دارای جنبههای آشکار و ضمنی است.
۶٫ فناوری نرم دارای مرزهای مبهم و نامشخص و از آن جا که با عوامل انسانی ارتباط تنگاتنگ دارد، مرزهای میان علم و فناوری با پیچیدگی و ابهام فراوان روبرو است.
۷٫ برخی از فناوریهای نرم به محصولات و خدمات تبدیل نمیشوند، بلکه مانند برخی از فناوریهای سخت اساس و پایهی صنایع را شکل بخشیده و برای تامین خدمات و محصولات دیگر به کار گرفته میشوند.
۸٫ نوآوری در فناوریهای نرم با تغییر در شیوهی نگرش، زندگی، ارزشها، سطح تقاضا و الگوهای فکری تازه ایجاد میشود.
۹٫ فناوریهای نرم ناچار هستند در عمل با یکدیگر ترکیب شده و یا یکپارچه شوند، زیرا اجرا و موفقیت فناوری نرم نیازمند رویکردی جامع و تمامیت نگر به کاربرد آن است.
۱۰٫ رابطهی میان فناوری نرم و قوانین بسیار تنگاتنگ است. این فناوری در سرشت خود با قوانین و مقررات عجین شده است. فناوری نرم پایه و درونمایهی نوآوری در قوانین، مقررات، سامانهها، نظامها و سیاستهای مربوطه را شکل میدهد.
کلان روندها در فناوری نرم
ظهور و بروز شکل جدیدی از فناوری و توجه جهانی به چهرهی نرم فناوری به عنوان پیشران جدید در عرصهی حیات فناورانه موجب شده است که این بخش شتاب بیشتری در حوزهی نظریه و عمل به سیر تکاملی خود ادامه دهد. در این مسیر روندهای عمدهای جهتگیری فناوریهای نرم را مشخص میسازند.
ـ فناوریهای نرم در حال تبدیل به فناوری سخت هستند. گسترش شتابان فناوری ها مانند فناوری نرمافزار، شبکهی جهانی وب، فناوری زیستی، فناوری اطلاعات، فناوری ژنتیک، هوش مصنوعی و صنایع پایین دستی این قبیل فناوریها با کیفیت نرم شدن توصیف میشوند. این فناوریها همگی دارای ویژگیهای نرم هستند. با بلوغ این فناوریها و تولید محصولات، چهرهی نرم آنها در معرض نوآوری دایمی قرار میگیرد. این نوآوری پیوسته، محصولات را قادر میسازد تا خود را با بازارهای متغیر و نوشونده سازگار ساخته و منشا اصلی ارزش افزوده شوند.
ـ فناوری نرم به تولید صنایع جدید منجر میشوند. مهمترین صنایع فناوریهای نرم آن بخش از صنایعی هستند که در فناوری مدیریت تبحر دارند. فعالیت شرکتهای مالی و شرکتهای ارزیابی فناوری نمونههایی از این قبیل صنایع هستند. این شرایط موجب آن میشود که اقتصاد صنعتی به سوی اقتصاد خدمات فکری حرکت کند.
ـ پیدایش شتابان حوزههای جدی فناوری نرم. همگام با فرایند جهانی شدن اقتصاد و اطلاعاتیسازی اقتصاد از نخستین سالهای دههی ۸۰ میلادی فناوریهای نرم تازهای ظهور کردهاند. برای مثال، در حوزهی فناوری کسب و کار، فناوریهای تازهای نظیر فناوری تجارت، فناوری آنکوباتور، فناوری مجازی و فناوری مالی ظهور کرده است. این فناوریها که با حرکت خود صنایع خدمات فکری را اعتلا میبخشند، فناوریهای نرم سنتی را به پیش رانده و با گسترش مراحل تازه در تحول فناوریهای دیگر یکپارچه میشوند.
درک و فهم جنبههای گوناگون یک مقولهی علمی ـ کاربردی و کوشش برای گسترش مرزهای آن نیازمند توجه دقیق به تحقیق و توسعهی آن مقوله است. فناوری نرم نیز مانند سایر مسایل علمی ـ کاربردی نیازمند نظامی برای تحقیق و توسعه است. در این حوزه تلاش بر آن است تا زمینههای گوناگون تحقیق و توسعه در حوزهی فناوری نرم شناسایی شده و سرفصلهای تحقیقی موردنیاز برای حصول شناخت و به کارگیری عملی این فناوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. تحقیق و توسعه در علوم و فناوریهای نرم در اغلب موارد نیازمند دانش علمی و روشهای ویژه در علوم طبیعی و هم چنین علوم فرهنگی و اجتماعی است. افزون بر این، از آن جا که حوزههای یاد شده در ردیف علوم و فناوریهای نوین دسته بندی میشوند، تحقیق و توسعه در آنها باید از راه تاکید بر دیدگاههای ذیل گسترش یابند:
۱٫ برای طرح نظریهپردازیهای بنیادی و روش شناسی تحقیق و توسعه، علوم و فناوریهای نرم به عناصر و عوامل روانی و فکری بسیاری مانند اندیشه، رفتار و قضاوت ارزشی انسانها در فرایند تحقیق و توسعه میپردازد. اینک به نظام علمی و فناورانهی تازهای براساس امتزاج دانش علوم طبیعی و فرهنگی و اجتماعی نیازمندیم. از همین رو، تاکید بر پژوهش در حوزههای شالودهای و طراحی و اجرای نظریههای بنیادی و روششناسی تحقیق و توسعه مانند ساخت الگوهای نظری، کاربست مفاهیم ریاضی، تحلیل اندیشه و رفتار انسانی و آشکارسازی ویژگیهای ادارکی ضروری به نظر میرسد.
۲٫ گسترش نظامیافتهی تحقیق و توسعه. علوم و فناوریهای نرم با سرعت و شتاب فراوان باید رشد و نمو کند تا از این رهگذر بتواند پاسخگوی نیازهای منبع از جامعهی رو به رشد و پیچیدهی کنونی و آتی باشد و نیاز به جهشهای فناورانه را پاسخ گوید.
۳٫ داد و ستد پژوهشی بین حوزههای علوم طبیعی و فرهنگی ـ اجتماعی. تحقیق و توسعه در علوم و فناوری نرم نیازمند کسب دانش علمی در حوزههای گستردهای است که قلمرو علوم طبیعی، اجتماعی و فرهنگی را در بر میگیرد. به همین دلیل، مبادلات پژوهشی در این حوزهها میبایستی شتابناکتر دنبال شود. این بر همکنش شرایط لازم برای تعامل حوزههای مرتبط را فراهم میسازد.
۴٫ برقراری رابطه بین علم و فناوری و جامعه. هدف و غایی نهایی علم و فناوری انسان و جامعه است؛ به همین دلیل برقراری رابطهی دوسویه و تنگاتنگ بین علم و فناوری از یک سو و جامعه از سویی دیگر به قابلیت و کارآمدی تحقیق و توسعه میافزاید.
قدت نرم چیست؟
با توجه به گسترهی وسیع کاربرد فناوریهای نرم و محوریت انسان و جنبههای گوناگون وجود او در این کاربردهای اثربخش و تعیین کننده، عرصهی دفاع نیز به شدت در حوزهی اثر این فناوریها قرار میگیرد. نگاهی به چگونگی پیدایش و اجرای اقدامهای نظامی اخیر در عرصهی جهانی، به ویژه نبرد امریکا در عراق، این واقعیت را آشکارمیسازد که فناوریهای سختی که در این نبردها به کار گرفته شدهاند، با تکیه بر آمادهسازیهای روحی ـ روانی و بسترسازی فناوری های نرم اثربخشی خود را به اثبات رساندهاند.
فناوریهای نرم به عنوان زیرساخت و بستر کاربست فناوریهای سخت و سامانه و همچنین به عنوان رویهها، فنون مدیریتی و سامانههای اثرگذار بر اندیشه و روان انسانها و جوامع به شکل بالقوه و حتا بالفعل، در مقولهی دفاع جایگاه ارزشمندی دارند.
در عرصهی فرماندهی و کنترل عملیات، فناوریهای نرمی مانند C4I به کمک فرماندهان نظامی شتافتهاند. بدون تردید، این دسته از فناوریها اثربخشی و اهمیت فراوانی در مقام مقایسه با فناوریهای سخت دارند. درحوزهی انتقال فناوریهای دفاعی نیز، سامانههای مدیریتی و دانشی در قالب فناورهای نرم نقش برجستهتری را برعهده دارند، به گونهای که بدون کاربست آنها انتقال فناوری یک محصول به شیوهای مناسب صورت نمیگیرد. در عرصهی هوشمندسازی ابزارها، ادوات، تجهیزات، سامانههای دفاعی، نرم افزارهای رایانهای به مینیاتوری سازی و هوشمندسازی سختافزارهای تسلیحاتی پرداختهاند. شبیهسازی واقعیتهای بیرونی (واقعیت مجازی) برای هدفهای آموزشی و کاهش خطرپذیری، استفاده از هوش مصنوعی در پردازش سریع اطلاعات و تصمیمگیریهای شتابان، جنگهای اطلاعاتی به کمک نرمافزارهای آفندی و ویروسسازی و یا نرمافزارهای پدافندی ضد ویروس و دیوارهی آتش از جمله کاربردهای فناوری نرم در حوزهی دفاع هستند.
پیدایش این شرایط تازه در عرصهی میدان نبرد حکایت از واقعیتی آشکار و ملموس دارد:
فضا و صحنهی جنگ و دفاع آینده، سامانهها و ابزارهای نبرد از شکلگیری انقلابی تازه حکایت میکنند. فناروی اطلاعات و دیگر فناوریهای نرم، زمان و هزینهی تولیدات دفاعی را به شکل چشمگیری کاهش داده و کیفیت انعطافپذیری آنها را افزایش خواهند داد. در چنین فضایی، فرماندهی و کنترل میدان نبرد به شدت وابسته به مدیریت اطلاعات و دانشها و فنارویهای پیرامونی آن است. ترسیم دورنمایی این چنین متفاوت از عرصهی دفاع و میدانهای آیندهی نبرد در مفهوم تازهای موسوم به ”قدرت نرم“ تجلی مییابد. درحقیقت مراد از قدرت نرم استفادهی بهینه از فناوریهای نرم در عرصهی قدرت و نبرد است به گونهای که در سایهی اثربخشی این فناوریهای نرم توازن قوا را به سود خود و علیه دشمنان بر هم زده و به کیفیتی دست یابیم که موازنهی قوا بر مبنای ”قدرت نرم“ به شیوهای دلخواه فراهم آید.
تولید و کاربرد فناوریهای نرم میبایستی در تمامی سطوح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی به کار گرفته شود. این دیدگاه براساس یک باور و درک پیش دستانه شکل گرفته است که معتقد است:
جنگهای آینده سرشتی نرمافزار محور دارند و اقسام فناوریهای نرم در این نقشی اساسی و بیبدیل برعهده خواهند داشت.
بدون هیچ تردیدی باید اذعان کرد که فناوریهای سخت با وجود جهشهای شتابان و اوجگیری بدون کاربست نرم فناوریها بیهوده و نارکارآمد هستند. این گفته در خصوص قدرت سخت و قدرت نرم نیز مصداق دارد. نگاهی شتاب زده به رشد شگفتانگیز فناوریها و قدرت سخت به ما میآموزد که گسترش همه جانبهی بخش سخت قدرت و فناوری مدیون و مرهون فناوری و قدرت نرم است.
نویسنده: دکتر سعید خزایی