داستان دو کارآفرین:
درک تفاوت در انواع
کارآفرینی در اقتصاد
استیو تصمیم گرفت که وقت آن است که رویای خود را دنبال کند و یک رستوران پیتزا راه اندازی کند. او در مواد ارگانیک، دستور العملی که به سختی برای پوسته طراحی شده بود، و تعهد کلی به محیط زیست تخصص داشت. برای استیو، رستوران فرصتی بود تا بعد از یک دوره سه ساله بدون کار تمام وقت دوباره کار کند.
کارن، استاد مهندسی شیمی، که از احتمالات نتایج تحقیقات اخیر خود هیجان زده بود، تصمیم گرفت که زمان ثبت اختراعات مربوط به فناوری جدید شیمی سطح خود را ثبت کند و با یکی از همکاران دانشکده و دو دانشجوی فارغ التحصیل، کسب و کاری ایجاد کند. هدف استراتژیک آنها توسعه صفحات خورشیدی نازک کاغذ برای طیف وسیعی از کاربردها بود.
این دو فرد وجه اشتراک مهمی دارند: آنها کارآفرینانی هستند که فرصت جدیدی را شناسایی کردهاند و بدون توجه به منابعی که در حال حاضر در دسترس دارند، آن فرصت را دنبال میکنند.
چرا کارآفرینان می توانند با یکدیگر متفاوت باشند؟
استیو و کارن در آرزوهای نهایی خود متفاوت هستند. استیو موفقیت را یک رستوران محلی پر رونق می داند، اما کارن امیدوار است بتواند به مشتریان زیادی در بازارهای جهانی خدمت کند. استیو در مواد تشکیل دهنده خود، ترکیب منحصر به فرد پوسته پیتزا و دستور العمل های خود نوآوری می کند، اما پیتزای او هنوز هم به طور قابل تشخیصی یک پیتزا است. در مقابل، کارن ویژگیها و قابلیتهای جدید را برای مشتریان به ارمغان میآورد. اگر همه چیز خوب پیش برود، ورقه های خورشیدی نازک کاغذ تیم، نحوه عملکرد سربازان در میدان، نحوه شارژ کردن تلفن های همراه خود در جوامع روستایی و نحوه تمرین پزشکی در جوامع دورافتاده را تغییر می دهد. تیم کارن همچنین ممکن است در مدل کسبوکار مورد استفاده خود نوآوری کند، نه صرفاً ورقها را بفروشد، بلکه شاید آنها را اجاره کند، با استفاده از تأمین مالی خرد یا سایر رویکردها.
استیو و کارن همچنین در منابع مورد نیاز و نحوه سازماندهی فعالیت های کارآفرینی خود با هم تفاوت دارند. در حالی که استیو بیشتر به تنهایی در یک شرکت انفرادی کار می کند، کارن در حال حاضر یک تیم موسس دارد و به زودی هیئت مدیره و سرمایه گذارانی برای پاسخگویی خواهد داشت.
مهمتر از همه، استیو و کارن در تأثیر بالقوه آنها بر اقتصاد متفاوت هستند. در حالی که رستورانها مطمئناً خطرناک هستند، استیو در صورتی که کسب و کار خود را به خوبی اجرا کند، شانس موفقیت کمی دارد. در صورت موفقیت، احتمالاً تعداد کمی شغل ایجاد خواهد کرد – عمدتاً برای کارکنان پیشخدمت و کارگران آشپزخانه. در مقابل، کسبوکار کارن بسیار پرخطر است و احتمال دارد که (مانند بسیاری از استارتآپهای کارآفرینی با فناوری پیشرفته) شکست بخورد و هیچ شغلی ایجاد نشود. از سوی دیگر، در صورت موفقیت، ده ها تا صدها شغل برای فارغ التحصیلان مقطع دکترا و فوق لیسانس در رشته های شیمی، مهندسی و بازرگانی ایجاد خواهد کرد. او همچنین ممکن است مشاغل تولیدی و مشاغل فروش را در سراسر جهان ایجاد کند.
انواع مختلف کارآفرینی: IDE در مقابل SME
فعالیتهای کارن نمونهای از نوع کارآفرینی است که ما از آن به عنوان کارآفرینی مبتنی بر نوآوری یاد میکنیم – ایجاد «شرکتهای نوآوری محور» (IDEs) که فرصتهای جهانی را بر اساس ارائه نوآوریهای جدید برای مشتریان که مزیت رقابتی واضح و پتانسیل رشد بالایی دارند، دنبال میکنند. منظور ما از نوآوری، ایده های جدید در حوزه فنی، بازار یا مدل کسب و کار است. مفهوم نوآوری محور بودن بسیار مهم است زیرا بر آگاهی کارآفرین از نیاز به ایجاد مزیت رقابتی تأکید می کند، کاری که برای یک کارآفرین تنها با استفاده از منابع امروزی و انجام کاری متمایز با آنها انجام می شود: جوزف شومپیتر.
2 به نام “ترکیبات جدید”. علاوه بر این، ما آگاهانه از اصطلاح کارآفرینی «تکنولوژی محور» استفاده نمی کنیم زیرا نوآوری به فناوری محدود نمی شود. نوآوری می تواند در انواع مختلفی از جمله فناوری، فرآیند، مدل کسب و کار و موارد دیگر وجود داشته باشد.
برخی از هیجانانگیزترین نوآوریهای زمان ما، مانند Google، iTunes، Salesforce.com، Netflix، Zipcar و بسیاری دیگر، در هسته خود، نوآوریهای مدل کسبوکار هستند. آنها توسط فناوری فعال می شوند، بله، Zipcar برای حفظ شبکه بزرگ خودروهای خود بدون فناوری ورود بدون کلید برای اعضای خود مشکل خواهد داشت. اما به طور ذاتی، نوآوری Zipcar به جای اینکه به عنوان یک حمل و نقل موقت برای صاحبان خودرو و مسافران تجاری که از مناطق دوردست بازدید می کنند، با یک ماشین اجاره ای به عنوان جایگزینی برای داشتن یک ماشین رفتار کند. Zipcar برای موفقیت نیازی به درک پیچیدگی های فناوری خود ندارد، اما باید بفهمد که “مصرف مشترک” برای مشتریانش به چه معناست. همانطور که فناوری روز به روز کالایی تر می شود، هنوز فرصت های زیادی برای نوآوری مبتنی بر فناوری در زمینه هایی مانند ذخیره انرژی، الکترونیک قدرت، ارتباطات بی سیم و بسیاری موارد دیگر وجود خواهد داشت، اما این تنها تعریف نوآوری نیست.
ما فعالیتهای استیو را کارآفرینی کسبوکار کوچک میدانیم – ایجاد «شرکتهای کوچک و متوسط» (SME)، ارائه خدمات به بازارهای محلی با ایدههای تجاری سنتی و کاملاً درک شده و مزیت رقابتی محدود. استیو بسته به ذکاوت تجاری، توانایی او در اجرای پروژه و تقاضای محلی رونق خواهد یافت (یا نه)، اما او با مجموعه چند وجهی ریسک های فنی، بازار و تجاری که کارن و تیمش با آن مواجه هستند مواجه نمی شود. چالش اجرا برای IDE ها حتی بیشتر تحمیل می شود.
اگرچه کار روزانه ما در مرکز اعتماد مارتین برای کارآفرینی MIT ما را به طور روزانه با کارآفرینانی که IDE میسازند در تماس قرار میدهد، ما تصور نمیکنیم که این تنها نوع کارآفرینی است که اهمیت دارد.
همانطور که در جاهای دیگر در مورد آن نوشته ایم، ۳ SME ها خون بسیاری از اقتصادها هستند. در برخی کشورها و مناطق، مانند اندلس در اسپانیا، اکثریت اشتغال را تشکیل می دهند. حتی در ایالات متحده، خوداشتغالی و ایجاد SME برای خروج مردم از بیکاری، به ویژه در دوره های ریاضت اقتصادی، حیاتی است. این مشاغل به ویژه برای افرادی با سطح تحصیلات و مهارت های نسبتاً پایین مهم هستند، اگرچه SME ها نیز می توانند (تعداد کمی) شغل برای متخصصان ماهر ایجاد کنند. شکلی از خوداشتغالی، شرکت های کوچک و متوسط به افراد این فرصت را می دهند که مستقل کار کنند و از مهارت های خود استفاده کنند، به ویژه در مواقعی که شرکت های بزرگ و تاسیس شده کارگران را اخراج می کنند. از طرفی SME ها همانطور که از نامشان پیداست کوچک هستند! بسیاری از شرکت های کوچک و متوسط در ایالات متحده و اروپا فقط یک موسس و یک همسر یا تعداد کمی از کارگران را استخدام می کنند (متوسط SME های اروپایی چهار کارمند دارد). به طور متوسط، شرکت های کوچک و متوسط دستمزد کمتر از حد متوسط و مزایای ضعیف نسبت به شرکت های بزرگ و یا همتایان IDE خود ارائه می دهند. ۳ توجه داشته باشید که «کسب و کارهای کوچک» لزوماً تولیدکننده شغل نیستند. بنیاد کافمن دریافت که شرکتهای جدید، یعنی شرکتهایی که پنج سال یا کمتر از عمرشان میگذرد، سهم شیر – دو سوم – از ۴۰ میلیون شغل جدید خالص را که اقتصاد آمریکا بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۵ مشاهده کرده بود، ایجاد کردند.
۴ شرکت های کوچک و متوسط را با IDE هایی که ما در اکوسیستم کارآفرینی ماساچوست و فراتر از آن توصیه و پرورش می دهیم، مقایسه کنید. IDE ها از ابتدا بر روی پرداختن به بازارهای جهانی متمرکز شده اند. کارآفرینان IDE با در نظر گرفتن یک رویکرد منضبط برای ایجاد تجارت خود و استفاده کارآمد از سرمایه، ممکن است کار خود را با تمرکز بر یک بازار منطقه ای (یا تخصصی) شروع کنند، اما تنها به عنوان یک بستر آزمایشی برای استقرار گسترده تر محصول یا خدمات خود در مناطق یا بخش های مشتریان. .
اگر این آزمایش اولیه موفقیت آمیز باشد، IDE ها احتمالاً سطوح بالایی از صادرات را برای منطقه تولید خواهند کرد. یک عنصر حیاتی که امکان گسترش به بازارهای جهانی را فراهم میکند، داشتن (و تمرکز بر ایجاد) برخی از نوآوریهای اساسی (مانند فناوری، فرآیند، مدل کسبوکار) و تعهد به حصول اطمینان از محافظت از نوآوری است تا کسبوکار مزیت رقابتی داشته باشد. وارد بازارهای جدید می شود. برای ایجاد IDE، کارآفرینان به احتمال زیاد به سرمایه گذاری نیاز دارند تا مزیت رقابتی خود را توسعه دهند و به بازارهای جهانی در مقیاس دسترسی پیدا کنند. سرمایه خارجی در مقایسه با SMEهای معمولی مشخصه IDEها است. سرمایه خارجی می تواند سرمایه مخاطره آمیز باشد، اما کارآفرینان امروزی IDE که از بازار آگاه هستند نیز از صندوق های فرشته، شرکای استراتژیک و سایر منابع سرمایه خارجی استفاده می کنند.
تأثیر کارآفرینی IDE بر مشاغل در مقایسه با ایجاد مشاغل SME محور چیست؟ با توجه به تیم کارآفرینی، احتمال بیشتری وجود دارد که IDE ها نسبت به SME ها توسط تیمی با مجموعه ای متنوع از مهارت ها تأسیس شوند. IDE ها به طور کلی (اما نه لزوما) به افرادی با سطح تحصیلات و آموزش بسیار بالاتر نیاز دارند. IDE های بیوتکنولوژی معمولاً توسط افراد دارای مدرک دکترا در زیست شناسی مولکولی، MD (پزشکان) و MBA تأسیس، رهبری و کار می کنند. و همانطور که IDE ها رشد می کنند و موفق می شوند، همچنین برای افرادی که مهارت های پایین تری دارند – تکنسین های آزمایشگاهی، کارکنان تولید، مدیران کارآزمایی بالینی، کارکنان بیمارستان و غیره، مشاغل کمکی زیادی ایجاد می کنند. فراتر از مشاغلی که ایجاد میکنند، همانطور که انریکو مورتی در «جغرافیای جدید مشاغل» استدلال کرده است، ۵ IDE دارای اثر چند برابری شغل هستند و برای هر شغل مستقیم IDE پنج شغل ایجاد میکنند.
در واقع، در ماساچوست، شورای بیوتکنولوژی محاسبه کرده است که برای هر شغل بیوتکنولوژی که مستقیماً توسط یک IDE متمرکز بر بیوتکنولوژی ایجاد می شود، پنج شغل کمکی ایجاد می شود.
۶ همین امر برای خوشه انرژی پاک که در کلرادو در حال ظهور است و خوشه کسب و کار دیجیتال در منطقه فناوری شهر لندن که با ایجاد شغل مستقیم و غیرمستقیم IDEهای دیجیتال در حال تغییر است، صادق است. البته چالش های زیادی در ایجاد شغل از طریق رشد IDE وجود دارد. این شرکتها بسیار پرخطر هستند – احتمال شکست بالایی دارند (احتمال زیادی برای استفاده از منابع، اما در نهایت هیچ شغلی ایجاد نمیکنند). از طرف دیگر، آنها شانس کمی برای موفقیت قاطع و تبدیل شدن به Google یا Genzyme بعدی دارند و صدها شغل هیجان انگیز با مهارت بالا و هزاران شغل کمکی ایجاد می کنند.
کارآفرینی SME
فقط بر روی پرداختن به بازارهای محلی و منطقه ای تمرکز کنید.
نوآوری برای ایجاد و رشد SME و همچنین مزیت رقابتی ضروری نیست.
«شغل های غیرقابل تجارت» – مشاغلی که عموماً به صورت محلی انجام می شوند، به عنوان مثال. رستوران ها، خشکشویی، صنعت خدمات.
اغلب مشاغل خانوادگی یا مشاغل با سرمایه خارجی بسیار کم.
این شرکت معمولاً با نرخ خطی رشد می کند. هنگامی که پول را در شرکت قرار می دهید، سیستم (درآمد، جریان نقدی، مشاغل و غیره) به سرعت به شیوه ای مثبت پاسخ می دهد.
کارآفرینی IDE
تمرکز بر بازارهای جهانی
این شرکت بر اساس نوعی نوآوری (فناوری، فرآیند، مدل تجاری) و مزیت رقابتی بالقوه است.
«شغل های قابل مبادله» – مشاغلی که لازم نیست به صورت محلی انجام شوند.
پایگاه مالکیت متنوع تر از جمله طیف گسترده ای از ارائه دهندگان سرمایه خارجی.
این شرکت با از دست دادن پول شروع می کند، اما در صورت موفقیت، رشد تصاعدی خواهد داشت. نیاز به سرمایه گذاری دارد. وقتی پولی را وارد شرکت میکنید، اعداد درآمد/جریان نقدی/شغل به سرعت پاسخ نمیدهند.
چرا تفاوت مهم است
تمایز بین ایجاد IDE و SME برای کارآفرینان مهم است. بیایید کارآفرین سومی را در نظر بگیریم که همزمان با کارن و استیو یک تجارت را تأسیس کرد: جو، یک مهندس مهاجر با بیش از سی سال تجربه فنی، که شغل خود را در یک شرکت صنعتی بزرگ از دست داد و تصمیم گرفت شرکت خود را راه اندازی کند. او با یکی دیگر از همکاران سابق خود به نیروها پیوست و با هم یک تجارت کوچک مشاوره فنی ایجاد کردند. کسب و کار جو می تواند با هدف ایجاد یک SME یا یک IDE ساخته شود، اما این دو مسیر کاملاً متفاوت هستند. جو شانس بسیار بیشتری برای موفقیت دارد اگر او و شریکش اهداف خود را مشخص کنند و سپس کسب و کار را بر اساس آن بسازند.
اگر او می خواهد یک SME بسازد، جو می تواند بر استفاده از مهارت های فنی خود به عنوان مشاور بر اساس پروژه به پروژه تمرکز کند. او ممکن است دیگران را استخدام کند اما فقط برای پروژه های خاص. اگر او ایدهای برای محصول داشته باشد، احتمالاً سعی میکند به شرکتهای بزرگ – حتی کارفرمای سابقش – مجوز بدهد. برای موفقیت، او باید روی به حداقل رساندن هزینه های سربار خود و اطمینان از جریان ثابت قراردادهای کوچک که نوسانات در تعهدات را به حداقل می رساند و میزان مصرف سرمایه محدود یا بستن قراردادهای کاری طولانی مدت برای خدمات رسانی به مشتریان خود را محدود می کند، تمرکز کند.
از طرف دیگر، جو می تواند سعی کند یک IDE بسازد. این امر مستلزم آن است که او واقعاً مهارت های فنی منحصر به فردی را که روی میز آورده است، درک کند. شاید او بتواند با استفاده از دانش و اسناد عمومی خود یک پایگاه داده قوی از پروژه ها در سراسر صنعت خود ایجاد کند و از آن به عنوان مبنایی برای مشاوره با ارزش افزوده در سراسر کشور و خارج از کشور استفاده کند. اگر قرار بود این کار را انجام دهد، جو باید تیمی از افراد با مهارتهای سطح بالا، اما در زمینههای مختلف، تشکیل میداد.
در حالی که او در حال ساختن پایگاه مشتری است، تیم او باید قادر به اجرای هر پروژه و ایجاد تخصص در هر پروژه جدید باشد تا اطمینان حاصل شود که با هر پروژه جدید، هزینه های نهایی آنها کاهش می یابد و ارزش افزوده منحصر به فرد مشتری افزایش می یابد. جو ممکن است در ابتدا پروژههای زیاندهی را انجام داده باشد تا اطمینان حاصل کند که میتواند موقعیتی منحصر به فرد در صنعت ایجاد کند. از طرف دیگر، جو میتواند یک طرح محصول جدید منحصر به فرد ایجاد کند که نیازهای یک بازار بزرگ یا در حال گسترش را برآورده کند، برای ثبت اختراع ثبت کند، و مقداری فضای آزمایشگاهی را برای شروع آزمایشهای اثبات مفهوم اجاره کند. مخارج سرمایه (و خطرات) او بیشتر خواهد بود و احتمالاً به سرمایه اولیه نیاز دارد (شاید از یک سرمایه گذار فرشته). او باید تیمی بسازد که شامل سایر حرفه های بسیار ماهر و همچنین تکنسین ها باشد.
مخارج سرمایه او برای تولید و توزیع به انتخاب استراتژی او در رابطه با شرکای بزرگ بستگی دارد، اما او توجه خود را بر چگونگی ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد یک استراتژی موثر متمرکز می کند.
اینها دو دیدگاه بسیار متفاوت از آینده جو هستند. باز هم، هیچکدام ذاتاً برای جو بهتر نیستند – این واقعاً به آنچه که او می خواهد، تحمل ریسک، موقعیت شخصی او و دیدگاه او برای تجارتی که در آینده می خواهد بستگی دارد. عامل مهم، وضوح هدف و پیگیری مناسب آن هدف و فرصت است. علاوه بر این، هیچ چیز نمی تواند جو را از تغییر نظر و اصلاح وسط دوره باز دارد. ما معتقد نیستیم که کسبوکارهای کوچک و متوسط هیچ شانسی برای تبدیل شدن به IDE ندارند، اما چنین تغییری مستلزم تحلیلی روشن از مزیت رقابتی فعلی (و آینده) و فرصتهای قابل قبول بازار منطقهای و جهانی و تطابق بین تیم فعلی و کارمندان است. و نیازهای تجارت IDE آینده.
تفاوت IDE-SME برای مشاغل خانوادگی نیز مهم است!
یکی از تنشهای خاصی که میتواند در برنامهریزی جانشین پروری در کسبوکارهای خانوادگی چند نسلی ایجاد شود، تفاوت در بینش از یک نسل به نسل دیگر است. شاید نسل اول با یک SME که خانواده را تامین می کرد و با موفقیت استاندارد بالای زندگی را برای نسل بعدی و خانواده بزرگ تضمین می کرد، راضی بود. با این حال، نسل جدید ممکن است جاه طلبی های جهانی برای ایجاد یک IDE داشته باشد که به یکباره مستلزم پذیرش ریسک بیشتر، سرمایه خارجی بیشتر و کارمندان جدید باشد. به این ترتیب، جانشینی بین نسلها میتواند کمتر شخصی و استراتژیکتر به نظر برسد (و شاید بیشتر قابل مدیریت باشد).
چرا دولت ها باید به تمایز IDE-SME اهمیت دهند؟
برای دولتهایی که به دنبال ایجاد شغل از طریق ترویج کارآفرینی هستند، شفافیت در مورد انواع مختلف کارآفرینی ضروری است، اما اغلب وجود ندارد، به ویژه به این دلیل که دولتها اساساً سازمانهای کارآفرین نیستند و اغلب توسط افرادی که فاقد تجربه کارآفرینی از نوع IDE یا SME هستند، کار میکنند. . در نتیجه، سیاستها غالباً هر دو نوع کارآفرین را با هم ترکیب میکنند، حتی اگر نیازهای آنها تفاوت اساسی داشته باشد. از برنامههای آموزشی و مشوقهای مالیاتی گرفته تا شتابدهندههای کسبوکار و فعالیتهای مربیگری، برنامههای حمایتی کارآفرینی باید برای کارآفرینان سازنده IDE متفاوت از کارآفرینان SME طراحی شوند.
ما دیدهایم که در سرتاسر جهان، تلاشهای مشتاقانه سازمانهای مختلف برای حمایت از کارآفرینی به نتایجی که میخواهند ناکام میماند، دقیقاً به این دلیل که آنها سعی میکنند از طریق یک سازمان منفرد به کارآفرینی SME و IDE بپردازند. برای یک سازمان بهتر است به جای انتخاب هر دو SME و IDE، یک تمرکز را انتخاب کند و عملکرد خوبی داشته باشد و سازمان را بدون تمرکز و ناموفق رها کند. باید دو ساختار پشتیبانی جداگانه برای این دو نوع (SME و IDE) وجود داشته باشد که پرسنل پشتیبانی متفاوت و برنامه های متفاوتی داشته باشند.
مهمتر از آن، سازمانهایی که قصد حمایت از IDE یا SME را دارند، برای موفقیت به معیارهای متفاوتی نیاز دارند و باید در یک بازه زمانی متفاوت مورد قضاوت قرار گیرند. برنامه های SME منطقه ای هستند و اگر به خوبی اجرا شوند، می توانند بازپرداخت کوتاه مدتی را فراهم کنند، اما بعید است که تأثیر چشمگیری بر ایجاد مشاغل در مقیاس بزرگ داشته باشند. سرمایه گذاری در حمایت از SMEها نیز جذاب است زیرا می تواند از نظر جغرافیایی هدف قرار گیرد، بنابراین یک سیاستمدار می تواند به راحتی مستقیماً از موکلان تعیین شده جغرافیایی خود حمایت کند.
در مقابل، سازمانی که به کارآفرینی IDE میپردازد باید انعطافپذیری لازم برای پرداختن به استراتژیهای بلندمدت رشد اقتصادی را داشته باشد، که میتواند برای تولید نتایج مطلوب کندتر باشد و اغلب به طیفی از ذینفعان درگیر در تسریع IDE فراتر از کارآفرینان فقط – شرکای شرکتهای بزرگ، دانشگاهها نیاز دارد. و ارائه دهندگان سرمایه ریسک نیز باید پای میز مذاکره بیایند. بله، کارآفرینی IDE چالش برانگیزتر است، اما پتانسیل بسیار بیشتری را در دراز مدت ارائه می دهد. همانطور که وال استریت ژورنال در نوامبر ۲۰۱۱ توضیح داد، ایتالیا را به عنوان نمونه ای از کاستی های یک استراتژی مغشوش در نظر بگیرید. در ایتالیا، کارآفرینان در بازارهای منطقه ای مورد اعتماد کوچک می مانند، زیرا سیاست های دولت از آرزوهای آنها برای رشد جلوگیری می کند. مشکلات اقتصادی ایتالیا تا حدی به دلیل کارآفرینانی است که برای ایجاد IDE برنامه ریزی نمی کنند، اما در عوض بر رویکردهایی برای ایجاد SME های سنتی تر متمرکز هستند.
با توجه به این تفاوتها، سازمانهایی که کارآفرینی SME و IDE را ترکیب میکنند، تمایل به تزلزل دارند. صرف نظر از نیات اعلام شده آنها، با گذشت زمان آنها تمایل دارند تا منابع بیشتری را به هزینه IDE به SME اختصاص دهند زیرا نیاز به نتایج فوری و قابل مشاهده است.
اگر ایجاد شغل و رونق اقتصادی اهداف یک دولت باشد، کارآفرینی IDE باید عنصر اصلی استراتژی و سیاستگذاری دولت باشد. IDE مشاغل جدید و صادرات بیشتری نسبت به SME ایجاد می کند. و برای اطمینان از اینکه کارآفرینی IDE از ساختارهای حمایتی مناسبی برخوردار است، باید سازمانهای جداگانه و عادلانهای با برنامهها و ذهنیتهای مختلف برای حمایت از کارآفرینی SME و IDE ایجاد شود.
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.