موفقیت یا شکست ما در بازاریابی یک کسب و کار، برند یا محصول، تا حد زیادی به اجرای موفق برنامه بازاریابیای که برای آن کسب و کار، برند یا محصول طراحی کردهایم، بستگی دارد
او.سی.فِرِل، یکی از صاحبنظران بازاریابی استراتژیک، در کتاب خود به نام «استراتژی بازاریابی»، ۱۱ مانع زیر را به عنوان موانع اصلی پیشروی اجرای موفقیت آمیز یک برنامه بازاریابی فهرست کرده است:
۱- واحد بازاریابی، بدون نظرخواهی از سایر واحدها، به خصوص واحد فروش، برنامه بازاریابی را طراحی میکند
۲- واحد فروش، ارزشی به برنامه بازاریابی نمیدهد و آن را اجرا نمیکند یا آن را به صلاحدید خودش تغییر میدهد
۳- واحد بازاریابی، پس از ارائه برنامه بازاریابی به واحدهای دیگر، بر نحوه اجرای برنامه بازاریابی نظارت نمیکند و در نتیجه، نمیتواند برنامه بازاریابی را به موقع اصلاح کند
۴- برنامه بازاریابی، صرفا معادل یک کمپین تبلیغاتی فرض میشود و در آن، عناصری مثل محصول، قیمت و توزیع نادیده گرفته میشوند
۵- برنامههای بازاریابی با استراتژی کلان شرکت و با یکدیگر تناقض دارند
۶- واحدهای مختلف شرکت در مقابل تغییراتی که در برنامه بازاریابی پیشنهاد شده، مقاومت میکنند
۷- واحد بازاریابی به دلیل اجرای یک یا چند برنامه موفق در گذشته، دچار غرور رقابتی میشود و برنامههای بعدی را با سهلانگاری طراحی میکند
۸- برنامه بازاریابی صرفا بر اساس ایدههای مدیران ارشد، طراحی میشود نه بر اساس ایدهها و واقعیتهای مدنظر کارمندان اجرایی و به خصوص فروشندگان شرکت
۹- در طراحی برنامه بازاریابی، صرفا به اطلاعات به دست آمده از تحقیقات بازار توجه میشود نه به اطلاعات و تجربیات فروشندگان شرکت
۱۰- در طراحی برنامه بازاریابی، نظرات مشتریان، اعضای شبکههای توزیع و سایر ذینفعان نادیده گرفته میشود
۱۱- هنگام طراحی برنامه بازاریابی، واکنش رقبا نادیده گرفته میشود و استراتژیهای لازم برای مقابله با اقدامات آنها طراحی نمیشود