ایرانی توانمند
Business is booming.

تحلیل انتقادی محیط داخلی و خارجی: مطالعه موردی شرکت اپل

42

تحلیل انتقادی محیط داخلی و خارجی: مطالعه موردی شرکت اپل

 

چو ایرن یی۱*چو ایرن ژی۲ نیکول تام سیو پینگ۳ دانشکده مدیریت و بازاریابی۱،۲،۳پردیس کنار دریاچه دانشگاه تیلور، مالزی۱،۲،۳

 

خلاصه

اپل یک شرکت معروف فناوری اطلاعات در بازار جهانی است. این سازمان دارای طیف گسترده ای از محصولات است که شامل مک بوک، آیفون، اپل تی وی، آی پد و اپل واچ می باشد. در این عصر جهانی شدن با فناوری‌ها، کاربران اپل به دنبال محصولاتی با عملکرد منحصربه‌فرد هستند که از نظر زیبایی‌شناختی دلپذیر باشند و همچنین بر کیفیت محصول خوب تأکید کنند. در سال ۱۹۷۶، اپل توسط استیو جابز و شرکای او برای توسعه محصولات فناوری مدرن تأسیس شد. به منظور ارزیابی قابلیت های استراتژیک اپل، بوم مدل کسب و کار Osterwalder در این مطالعه موردی استفاده شده است. چندین ابزار تحلیل رقابتی در این مقاله نوشته شده است که شامل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، ماتریس SWOT و SPACE، تجزیه و تحلیل گروه مشاوره بوستون (BCG) و همچنین تحلیل داخلی-خارجی (IE) برای ارزیابی هوش رقابتی اپل است. در سرتاسر گزارش، هر جزء در مدل ارزیابی، مسیری را نشان می‌دهد که چگونه اپل بر موانع غلبه می‌کند و چگونه اپل می‌تواند با گسترش تجارت خود در بازار بین‌المللی سود ببرد. در نهایت، هنر جنگ سان زی نیز در حال مطالعه و گنجاندن در استراتژی های تجاری اپل است.

کلید واژه ها:اپل، اوستروالدر، ماتریس ارزیابی عامل، SWOT، ماتریس فضایی، تحلیل درونی-خارجی، هنر جنگ سان زی

 

 

معرفی

اپل به عنوان چند شرکت برتر در بخش فناوری اطلاعات شناخته می شود که خدمات و محصولات آنلاین را برای مصرف کنندگان ارائه می دهد. آنها همچنین بزرگترین موسسه تجارت عمومی جهان هستند. به عنوان مثال، نرم افزار کامپیوتر، لوازم جانبی کامپیوتر، لپ تاپ های شخصی و غیره. سخت افزار کامپیوتر به نام های iPhone، iPad، MacBook و iPod شناخته می شود. در حالی که نرم افزار شامل macOS، iOS، iPadOS و غیره است. Apple Inc توسط استیو جابز، رونالد وین و استیو وزنیاک تأسیس شد. در همان زمان، مایک مارککولا وارد شرکت اپل شد و به آنها در گسترش تجارت کمک کرد. علاوه بر این، بیل گیتس ۱۵۰ میلیون دلار سرمایه گذاری کرد و با توسعه اینترنت اکسپلورر در تمام رایانه های اپل با جابز در یک نبرد طولانی مدت شریک شد (Ahmer, 2019). این امر همچنین باعث شده است که شرکت اپل محتوای جالب و خلاقانه تری را وارد محصولات کند و بازار هدف خود را آموزش دهد (الجعفری، ۲۰۱۶). بر اساس گزارش CNN Business (2006)، سرمایه گذاران نهادی اکثریت مالکیت، ۵۹.۴۵ درصد را حفظ می کنند که باعث می شود شرکت ممکن است با حرکت متناقض قیمت سهام مواجه شود.

 

سازمان موانعی را در بازار آزاد اجرا کرد. با این حال، مالکیت داخلی اپل می تواند درصد کمتری نسبت به سرمایه گذاران نهادی داشته باشد. سطوح بالاتری از مالکیت خودی برای کمک به مدیریت برای اجرای پروژه‌های با بازده بالا برای رشد شرکت اپل مورد نیاز است (وال، ۲۰۱۸). از آنجایی که شرکت اپل نوآوری، خلاقیت و فناوری های برتر را به کاربران خود ارائه می دهد، آنها نیز بازار هدف خود را تعیین کرده اند. اکثر کاربران هزاره های بسیار تحصیلکرده هستند، دارای شغل و همچنین یک زندگی اجتماعی فعال هستند. شرکت اپل بیشتر دانشجویان، متخصصان، مدیران و مدیرانی را هدف قرار می دهد که دارای پیشینه درآمد بالقوه هستند (جانسون و همکاران، ۲۰۱۲).

بیانیه ماموریت و چشم انداز اپل پایه و اساس موفقیت این شرکت برای تبدیل شدن به بهترین شرکت در جهان است. آنها چشم انداز و بیانیه ماموریت خود را در طول زمان تغییر داده اند تا با شرایط متغیر بازار سازگار شوند. برای یک سازمان اساسی است که چشم اندازی را تعیین کند که سازمان مایل است در یک هدف بلند مدت به آن دست یابد. یک بیانیه چشم انداز روشن به سازمان کمک می کند تا اهداف خود را تعریف کند و به شرکت اجازه می دهد به آنچه می خواهد در صنعت تبدیل شود و همچنین ایجاد تأسیساتی برای توسعه بیانیه های ماموریت فراگیر را مشخص کند. بیانیه چشم انداز اپل این است: «انسان خالق تغییر در این جهان است. به این ترتیب، او باید بالاتر از سیستم ها و ساختارها باشد، نه تابع آنها» (Blodget, 2013). اپل چشم انداز خود را با توسعه محصولات فناورانه برای مشتریان و سازمان ها انجام می دهد. آنها تلاش می کنند تا مشتریان خود را بر محصولی که خریداری کرده اند تسلط دهند. اپل به بیانیه چشم انداز خود پایبند است و اطمینان می دهد که کارمندان آن را درک کرده و به آن دست می یابند. آنها همچنین ملزم به داشتن اهداف مشترک برای داشتن تعامل روان با مشتریان بودند. علاوه بر این، اپل برخی از اهداف تجاری را با اعمال استراتژی های تجاری برای دستیابی به این اهداف تعیین کرده است. در این زمینه، اپل اطمینان حاصل می کند که ساختار بازاریابی و عملیات مناسبی دارد. به عنوان مثال، آنها از کانال های رسانه های اجتماعی خود برای بازاریابی و ایجاد روابط طولانی مدت با مشتریان خود استفاده می کنند. در سال ۲۰۱۶، اپل یک حساب توییتر پشتیبانی ایجاد کرد تا با ارائه نکات و بازخورد دقیق، به مشتریان کمک کند تا با مشکلات خود برخورد کنند (Mastroianni، ۲۰۱۶). این به اپل کمک کرده است تا وفاداری مشتریان خود را حفظ کند و بتواند اهداف و ارزش های آینده خود را تعیین کند.

علاوه بر این، بیانیه ماموریت توسط یک سازمان برای توضیح هدف آنها از وجود استفاده می شود، که نشان می دهد شرکت چقدر متفاوت از سایر رقبا است. این به حمایت از بیانیه چشم انداز کمک می کند و برای هدایت کارکنان، فروشندگان و ذینفعان آنها مفید است. بیانیه ماموریت اپل “ارائه بهترین محصولات محاسباتی شخصی به مصرف کنندگان در سراسر جهان از طریق سخت افزار، نرم افزار و ارائه اینترنت نوآورانه” است. (Apple.com، ۲۰۰۰). این نشان می دهد که این شرکت چه کاری انجام می دهد و انجام خواهد داد، که با ارائه “بهترین” در اختراع و طراحی دستگاه های الکترونیکی در جهان است. از آنجایی که آنها محصولاتی با کیفیت بالا مانند آیفون، آی پد و مک بوک تولید کرده اند، مصرف کنندگان انتظارات زیادی در مورد کیفیت و عملکرد آنها خواهند داشت. بنابراین، ماموریت آنها تضمینی مکمل برای مشتریان خود در ارائه بهترین محصولات برای آنهاست. به همین ترتیب، اپل همچنان به اختراع و حفظ محصولات با کیفیت بالا خود ادامه می دهد که بنابراین استانداردهای صنعتی بالاتری را برای رقبای خود ایجاد کرده است. ماموریت آنها به وضوح نشان داده است که بهبود و ارتقای کافی برای یک کسب و کار برای دستیابی به اهداف مورد نیاز است. اپل چشم انداز و بیانیه ماموریت خود را برای رسیدن به برنامه خود دنبال کرد. چشم انداز و ماموریت اپل با ارائه مولفه های مهم یک استراتژی: اهداف و اهداف، به هدایت استراتژی سازمانی کمک می کند. با یافتن اهداف و اهداف، اپل قادر به ایجاد یک استراتژی گام به گام است که به شرکت کمک می کند تا به ماموریت و بیانیه خود دست یابد. علاوه بر این، بیانیه‌های چشم‌انداز و مأموریت نیز هدفی را برای کارکنان به منظور دستیابی و بهبود کارایی کارشان فراهم می‌کند.

هدف این مقاله ارائه رویکردی کل نگر به مسائل و شیوه های معاصر در کسب و کار به خوانندگان طراحی شده است. تجزیه و تحلیل محیط داخلی به عواملی در کسب و کار مانند نقاط قوت و ضعف آنها می پردازد. با این حال، تجزیه و تحلیل خارجی در محیط تجاری گسترده تر متمرکز است که می تواند تأثیری بر تجارت داشته باشد. اهمیت محیط داخلی و خارجی مطالعه موردی بسیار مهم است و باید توسط هر شرکتی که می‌خواهد در این عرصه تجاری بین‌المللی بسیار رقابتی سودآور باشد، مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، این هدف را می توان از طریق تحلیل انتقادی تحلیل محیط برای اپل توسط چندین ابزار مانند ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، ماتریس SWOT و SPACE، بوستون انجام داد.

 

تجزیه و تحلیل گروه مشاوره (BCG) و همچنین تجزیه و تحلیل داخلی-خارجی (IE). در این مقاله، خوانندگان همچنین می توانند استراتژی های هنر جنگ را در تجارت مدرن بیاموزند و به کار گیرند.

 

روش تحقیق

هدف این مقاله بررسی قابلیت‌های استراتژیک شرکت اپل می‌باشد. با هدف انجام تحقیق برای مقاله، تمامی داده‌ها از منابع ثانویه جمع‌آوری شده است. این گزارش مطالعه موردی به شدت مبتنی بر داده‌های ثانویه است و این داده‌ها با استفاده از چندین منبع منتشر شده در شرکت اپل جمع‌آوری شده است. برای دستیابی به اهداف، محیط داخلی و خارجی اپل تجزیه و تحلیل و همچنین هنر جنگ Sun Zi که مربوط به استراتژی های تجاری اپل، با کمک ابزارهای مختلف تحلیل رقابتی.

 

بوم مدل کسب و کار اوستروالدر برای شرکت اپل

بوم مدل کسب و کار یک ابزار مدیریت استراتژیک برای تعیین و برقراری ارتباط یک مدل کسب و کار جدید است (شدا، ۲۰۱۶). این مدل قادر است به اپل در رقابت در لبه رقابت برای داشتن یک تجارت سودآور نه تنها با ارائه نوآوری در محصول، بلکه همچنین برنامه ریزی تجاری کمک کند.

 

شرکای کلیدی

شرکای کلیدی آنها شامل توسعه دهندگان فروشگاه App، تولید کنندگان، تلویزیون، موسیقی و صنعت فیلم است. توسعه دهندگان اپ استور اپل پلتفرمی را برای کاربران iOS ایجاد کرده اند که در آن می توانند هر برنامه موبایلی را در آیفون، مک بوک و آی پد خود دانلود کنند. علاوه بر این، اپل با همکاری با صنایع موسیقی سرگرمی را برای کاربران نهایی خود فراهم می کند. به عنوان مثال، آیتونز مانند گذشته با موفقیت صنعت موسیقی را متحول کرده است، این پلتفرم برای شرکت های موسیقی بود تا MP3 های خود را بفروشند، با این حال اپل iTunes را گسترش داد و سرمایه گذاری های سودآوری انجام داد (Montgomerie and Roscoe, 2013). به همین دلیل، آنها به رهبر بازار خرده فروشان موسیقی در ایالات متحده تبدیل شده اند. به طور مشابه، اپل نیز از طریق Apple TV خود در صنعت فیلم سرمایه گذاری کرده است که به کاربران امکان می دهد از نمایش ها و فیلم های با کیفیت بالا لذت ببرند. آنها با تهیه کنندگان هالیوود همکاری کرده اند تا فیلم یا نمایش های خود را در تلویزیون اپل داشته باشند (Castro, 2020).

 

فعالیت های کلیدی

اپل در فعالیت های مختلفی از جمله طراحی، کنترل کیفیت، تولید و توسعه نرم افزار شرکت دارد. فعالیت های کلیدی انجام شده توسط شرکت وجود دارد که منجر به ارائه پیشنهادهای ارزشی برای شرکت شده است. به عنوان مثال، اپل سرمایه گذاری زیادی در بازاریابی محصولات خود انجام داده است. مهارت های بازاریابی آنها در اپل برای متمایز کردن اپل از سایر برندها خاص و موفق است. علاوه بر بازاریابی، اپل سرمایه گذاری زیادی را نیز در تحقیق و توسعه خود انجام می دهد. اپل به ایجاد محصولات جدید برای ارتقای محصولات خود از طریق نوآوری ادامه می دهد. اپل همیشه بر روی محصولات طراحی متمرکز بوده است که نیازها و خواسته های مصرف کنندگان خود را برآورده می کند.

 

منابع مهم

اپل در سطح جهانی گسترش یافته است تا به سودآورترین مشاغل تبدیل شود، که در آن به بیش از میلیون ها مشتری و فروشگاه های خرده فروشی در نقاط مختلف جهان خدمات ارائه می دهند. از نظر سرمایه انسانی و منابع فیزیکی، این شرکت در سال جاری ۱۳۷۰۰۰ کارمند تمام وقت و ۵۱۰ فروشگاه خرده فروشی در بیش از ۲۰ کشور جهان را حفظ کرده است (Farfan, 2019). توسعه منابع فکری که شامل علائم تجاری و کپی رایت می شود به زمان نیاز دارد و مزایای منحصر به فردی را برای اپل به همراه خواهد داشت. شرکت باید از منابع خود برای به دست آوردن مشتریان جدید، بهبود کسب و کار و همچنین تولید درآمد استفاده کند (Apple.com، ۲۰۲۰).

 

ارزش پیشنهادی

گزاره های ارزش کلیدی آنها شامل عملکرد، وضعیت / نام تجاری، راحتی / قابلیت استفاده و طراحی است. اولین ارزش ارائه شده توسط اپل به مشتریان راحتی است. تمامی مدل های معرفی شده توسط اپل از جمله آیفون، آی پاد و آی مک، کاربر پسند هستند. دومین ارزش ارائه شده توسط اپل، بهبود محصولات از طریق افزایش ظرفیت ذخیره سازی و افزایش سرعت در آخرین مدل های خود است. ارزش سوم ابداع طرح های جدید ساده تر و خاص تر از رقبا است.

چهارمین ارزش کاهش ریسک محصول است. اپل ضمانت‌ها و ضمانت‌هایی را برای محصولات خود ارائه می‌کند تا از مصرف‌کنندگان در برابر خطر محافظت کند.

 

جریان درآمد

درآمد اصلی اپل از فروش آیفون است. طبق بیانیه مالی اپل (۲۰۲۰)، فروش آیفون در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰ برابر با ۲۶۴۱۸ دلار است. دومین منبع درآمد از مک است که ۷۰۷۹ دلار است. مابقی درآمد حاصل از فروش محصولات اپل مانند آی پد، ایرپاد، اپل تی وی و لوازم جانبی اپل است. علاوه بر این، اپل همچنین خدماتی مانند صدور مجوز از سایر خدمات، Apple Pay و محتویات دیجیتال و خدمات ارائه شده توسط اپل را ارائه می دهد. اپل از خدمات آنها درآمد کسب می کند. بر اساس همین گزارش مالی در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰، اپل ۱۳۱۵۶ دلار از فروش خدمات دریافت می کند.

 

بخش مشتریان

بخش مشتری هدف اپل، بزرگسالان شاغل، دانشجویان و نوجوانان خواهد بود، زیرا آنها گروهی از افرادی هستند که با پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک، یوتیوب و غیره آشنا هستند (Appel، و همکاران، ۲۰۱۹). مک‌بوک‌ها بیشتر متوجه دانشجویان کالج و دانشگاه هستند، زیرا آنها با ضبط یادداشت‌ها و تکالیف خود از آن استفاده می‌کنند. بخش مشتریان هدفمند، MacBook را به دلیل وضوح بالا و وزن سبک، نسبت به سایر مارک ها ترجیح می دهند. علاوه بر این، برای بزرگسالان شاغل، آنها به راحتی می توانند اسناد و مدارک را دریافت کنند و با زیردستان و مشتریان خود ارتباط روانی برقرار کنند. به طور مشابه، آیفون‌ها مورد علاقه والدین برای اهداف یادگیری فرزندان، جهت نقشه دقیق، برقراری تماس‌های تلفنی و غیره هستند.

 

کانال های توزیع

چندین کانال توزیع برای اپل وجود دارد تا محصولات خود را در سطح جهانی توزیع کند که شامل خرده فروشی ها و فروشگاه های آنلاین است. علاوه بر تعداد فروشگاه‌های خرده‌فروشی منتشر شده، هزاران فروشگاه آنلاین در کشورهای مختلف در مقیاس جهانی برای ارائه سخت‌افزار و نرم‌افزار به مشتریان خود وجود دارد (مونتگومری و روسکو، ۲۰۱۳). در این حالت، مشتریان هدف می‌توانند محصولات اپل را در فروشگاه‌های آنلاین، مانند وب‌سایت رسمی «Apple.com» و فروشگاه‌های خرده‌فروشی خریداری کنند. کانال های توزیع آنلاین و آفلاین به شرکت کمک می کند تا به درآمد فروش مورد نظر دست یابد و بتواند نیازهای مشتریان را فورا برآورده کند (AllianceExperts.com، ۲۰۲۰).

 

ساختار هزینه

قیمت تمام محصولات اپل در بازار توسط این شرکت تعیین می شود. این شرکت به دلیل کمبود قطعات و رقابت زیاد در صنعت مجبور به تعدیل قیمت های خود می باشد. در طول سال‌ها، ساختار هزینه‌های اپل تحت تأثیر نوسانات قیمتی ناشی از نیروهای خارجی از جمله رقابت زیاد هواوی و سامسونگ قرار گرفته است. ساختار هزینه اپل بر اساس محصولاتی که این شرکت ارائه می دهد متفاوت است. قیمت محصولات کلیدی از جمله آیفون و مک بر اساس ارزش پیشنهادی آنها محاسبه می شود. اپل همچنین تولید انبوه را انجام می دهد تا از مزایای صرفه جویی در مقیاس استفاده کند. از مزایای تولید انبوه این است که اپل می تواند قیمت های قابل قبولی را برای محصولات خود در نظر بگیرد.

 

چارچوب تحلیلی تدوین استراتژی شرکت اپل

ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE)

ابزار IFE یک ماتریس تدوین استراتژی است که ضعف و قوت حوزه عملکردی تجاری اپل را ارزیابی و خلاصه می کند (دیوید، ۲۰۱۱). اپل به عنوان اولین برند ارزشمند در جهان شناخته می شود. بر اساس گزارش فوربس، ارزش برند اپل در سال ۲۰۲۰ ۲۴۱۲۰۰ میلیارد دلار آمریکا است (سوانت، ۲۰۲۰). در اختراع بهترین دستگاه های الکترونیکی و ارائه تجربیات عالی به مشتریان شهرت خوبی دارد. اپل با تبلیغات بزرگ و مهارت های بازاریابی خوب به برند و شهرت قوی دست می یابد. همه این عوامل باعث شده اپل بهترین برند دنیا را بسازد. علاوه بر این، پتانسیل اختراع و طراحی محصولات الکترونیکی، خدمات و سیستم عامل خود و همچنین برنامه های کاربر نهایی را دارد. این به اپل این امکان را داده است تا محصولاتی نوآورانه، ویژه و با کاربری آسان ارائه دهد که بتواند مشکلات مشتریان را در فعالیت های روزمره زندگی آنها حل کند.

این مزیت رقابتی قوی ایجاد کرده است که هیچ رقیبی قادر به شکست آن نیست. بعد، اپل پایگاه وفاداری مشتریان زیادی دارد. به عنوان مثال، آنها دستگاه های قابل حمل نوآورانه و راحت مانند iPad را ارائه می دهند که توجه مشتریان را به خود جلب می کند. آنها مایل به خرید iPad هستند و از این محصول به دلیل عملکرد خوب آن لذت می برند. محصولات اپل معتبر، قابل اعتماد و جذاب هستند و این دلیلی است که مشتریان همچنان به اپل وفادار هستند، حتی اگر انتخاب های متنوعی در بازار وجود داشته باشد (Haselton، ۲۰۱۷).

شرکت اپل از استراتژی قیمت ممتاز در محصولات خود استفاده می کند، بنابراین محصولات آنها به عنوان محصولات لوکس در نظر گرفته می شوند (Nielson, 2020). در حالی که یکی از نقاط ضعف اپل داشتن لپ تاپ های بسیار گران قیمت نسبت به رقبای خود است. قیمت محصولات آنها همیشه بالاتر از برندهای استاندارد موجود در بازار مانند سامسونگ و هواوی است. برای مثال، یک لپ‌تاپ استاندارد می‌تواند ۱۰۰۰ تا ۲۸۹۹ رینگیت قیمت داشته باشد، در حالی که قیمت مک‌بوک از ۵۵۹۹ رینگیت شروع می‌شود، که اپل استانداردی برای سقف قیمت در این صنعت تعیین کرده است که به موجب آن رقبای خود نمی‌توانند از قیمتی که اپل تعیین کرده است عبور کنند. شانکلین، ۲۰۱۷). قیمت و کیفیت آنها خریداران آنها را در سطح متوسط ​​یا بالای دانشجویان یا مدیران محدود کرده است. از آنجایی که اپل بیشتر بر روی گروه رده بالا تمرکز می کند، محصولات آنها در مقیاس جهانی که اکثر خریداران از طبقه پایین تر هستند، پاسخگو نیستند. این منجر به محدودیت در مدل کسب و کار آنها شده است. علاوه بر این، با توجه به این استراتژی قیمت گذاری برتر، اپل تنها زمانی به فروش از بخش رده بالا وابسته است که مصرف کنندگان طبقه پایین تر قادر به خرید محصولات خود به راحتی نباشند. این یک ضعف آشکار برای اپل است زیرا تنها درصد کمی از بخش‌های سطح بالا در مقیاس جهانی وجود دارد (الجعفری، ۲۰۱۶).

به طور مشابه، مشکل بزرگی که اپل با آن مواجه است، مشکلات کارگری در تامین کننده آن – Foxconn، شرکتی که محصولات اپل را مونتاژ می کند، رخ داده است. موارد متعددی وجود دارد که توسط عموم مردم کشف شده است که در آن اقدامات تجاری غیراخلاقی در زنجیره تامین انجام شده است. مواردی مانند کارمندان به دلیل شرایط کاری در فاکسکان خودکشی کردند (هفرنان، ۲۰۱۳). علاوه بر این، کار کودک موضوعی نبود که آنها به آن توجه کنند (گوو و همکاران، ۲۰۱۲). آنها از کار کودک استفاده می کنند زیرا برای صرفه جویی در هزینه های شرکت نیازی به پرداخت حقوق بالایی در مقایسه با یک کارگر بزرگسال ندارند. با این حال، به دلیل شرایط کاری بدتر، تصویر منفی برند را برای عموم ایجاد کرده است.

 

ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE)

ماتریس EFE به استراتژیست ها اجازه می دهد تا تهدیدها و فرصت ها را در حوزه عملکردی تجاری اپل ارزیابی و خلاصه کنند (دیوید، ۲۰۱۱). از تجزیه و تحلیل، فرصتی برای اپل برای گسترش خط تولید خود وجود دارد. اگرچه خط تولید فعلی اپل یک موفقیت بزرگ برای این شرکت است. به منظور افزایش رشد کسب و کار در بازار جهانی، اپل باید به ایجاد خطوط تولید نوآورانه جدید، مانند هدفون بلوتوث بی سیم موفق خود، Airpod، ادامه دهد. طبق بیانیه مطبوعاتی اپل (۲۰۲۰)، محصول اپل در حال حاضر در ۱۵۵ کشور در دسترس است. در سال ۲۰۱۳، اپل اعلام کرده بود که این شرکت خدمات خود را به ۲۰ کشور دیگر گسترش خواهد داد، هشت تای آنها در آفریقا و دو تای آنها در آسیا، دو تای آنها در خاورمیانه و بسیاری دیگر (Nellis, 2020). با این وجود، گسترش بین المللی به افزایش رشد کسب و کار اپل نیز کمک می کند، زیرا این شرکت می تواند بخش بزرگی از مشتریان بالقوه را در بازارهای هدف جذب کند تا محصولات اپل را تجربه کنند. مخاطبان هدف جدید به اپل کمک خواهند کرد تا برند خود را در سراسر جهان به رسمیت بشناسد. در مرحله بعد، اپل می تواند حضور آنلاین قوی تری نسبت به هر یک از رقبای خود داشته باشد (Moorman, 2012). حضور آنلاین به ایجاد شهرت اپل کمک می کند و محصولات یا خدمات اپل را در معرض دید قرار می دهد. بنابراین، مشتریان بالقوه می توانند به راحتی از طریق این اطلاعات تماس آنلاین به اپل دسترسی پیدا کنند. اپل همچنین می تواند اطلاعات تماس تجاری را در پلت فرم رسانه های اجتماعی و وب سایت رسمی خود ارائه دهد. این نشان داده است که اپل با وجود رقابت تهاجمی، فرصت‌های عمده‌ای برای رشد آینده کسب‌وکار دارد.

از سوی دیگر، برخی از تهدیدات مانند رقابت با Spotify وجود دارد که می تواند بر اپل تأثیر بگذارد. اپل آیتونز مخصوص به خود را دارد، اما کاربران باید آهنگ به آهنگ را با مقداری پول خریداری کنند. به عبارت دیگر، وضعیت در مورد Spotify کاملاً متفاوت است، برای اینکه کاربران بتوانند موسیقی را به صورت رایگان گوش دهند و دانلود کنند، کاربران Spotify فقط باید هر ماه ۱۴.۹۰ رینگیت پرداخت کنند تا عضو ممتاز شوند و از موسیقی رایگان لذت ببرند (Apple.com، ۲۰۱۹). ). قیمت موسیقی در iTunes برای هر آهنگ ۳.۹۰ رینگیت است که از نظر حساسیت قیمت مورد پسند اکثر کاربران نیست.

دوم اینکه رقابت شدیدی بین اپل و رقبای آنها وجود دارد. اپل زمانی با تهدید مواجه شد که این شرکت فقط یک طرح محصول استاندارد برای هر مدل ایجاد کرد. بنابراین، اپل باید با محصولات سامسونگ و هواوی در قالب زیبایی شناسی گوشی های هوشمند مبارزه کند. علاوه بر این، اپل هیچ محصول نوآورانه جدیدی برای برآورده کردن انتظارات مشتریان هدف خود نساخته است (مانجو، ۲۰۱۶). از این رو، برخی از مشتریان آنها به برند رقیب خود روی آورده اند. در این مورد، اپل باید با یک طرح یا محصول نوآورانه جدید ظاهر شود که برای مشتریان فعلی باقی بماند و همچنین گروه جدیدی از بخش‌های مشتریان را جذب کند تا بتواند رقابتی بماند.

 

SWOTماتریس

ماتریس SWOT ابزاری برای کسب و کار برای توسعه چهار نوع استراتژی اصلی است. این ابزار مزایایی از جمله کمک به تقویت قوت های تجاری و همچنین استفاده از بهترین فرصت های موجود و در عین حال به حداقل رساندن تهدیدها را به همراه داشت (Phadermrod, Crowder and Wills, 2019). برای تبدیل شدن به برترین سازمان‌های پیشرو در صنعت فناوری اطلاعات، اپل دارای نقاط قوت بی‌شماری است که به رشد سریع شرکت در بازار کمک می‌کند. این نقاط قوت نه تنها به اپل برای نفوذ به بازار جدید کمک می کند، بلکه از سهم بازار نیز محافظت می کند. اول، استفاده از قدرت برای استفاده از بیشتر فرصت ها. اپل باید برای تولید محصولات سازگار با برندهای دیگر شریک شود (Khan, et. al, 2015). به عنوان مثال، اپل می تواند روابط سودمند متقابل با شرکت های بزرگ بین المللی مانند هواوی ایجاد کند. این به اپل کمک می کند تا پایگاه مشتریان برندهای دیگر را در بازار چین هک کند. با این حال، نقاط ضعف حوزه‌هایی هستند که اپل می‌تواند با استفاده از این ماتریس بهبود یابد و بر مزیت رقابتی و همچنین موقعیت‌یابی استراتژیک خود کمک کند. ثانیاً، برای این استراتژی، شرکت می تواند بر نقاط ضعف غلبه کند تا از فرصت ها استفاده کند. اپل باید طیف وسیع تری از محصولات ایجاد کند و وارد حوزه های جدیدی از محصول شود تا بتواند به بخش جدیدی از مشتریان خدمت کند (دیوید، و همکاران، ۲۰۱۷). برای مثال، اپل می‌تواند نسخه‌های قدیمی‌تر گوشی‌های هوشمند را با قیمت ارزان‌تری به کشورهای کمتر توسعه‌یافته بفروشد.

این می تواند به اپل کمک کند تا سایر مشتریان طبقه متوسط ​​را برای کاهش موجودی خود جذب کند. با این حال، برای نیروهای استراتژیک خارجی، استفاده از نقاط قوت برای جلوگیری از تهدیدها می تواند یکی از استراتژی های اپل باشد. اپل با مسائلی مانند افزایش سطح دستمزد ۱۵ دلار در ساعت در چین مواجه شد (والنتین، ۲۰۰۱). این رفتار می تواند فشار جدی بر سودآوری اپل وارد کند. کمبود تامین کنندگان نیز تهدیدی برای اپل است. از این رو، اپل باید هزینه های تولید را با تمرکز بر روابط با تامین کنندگان کنترل کند. با روابط عالی، این شرکت می‌تواند کارخانه‌های تولیدی را در کشورهایی با هزینه‌های نیروی کار کمتر ایجاد کند. در نهایت، استراتژی دیگری که می‌توان به کار برد، کاهش نقاط ضعف برای جلوگیری از تهدیدات آن است. محصولات بازاریابی اپل بسیار مورد نظر باقی مانده است. اگرچه موفقیت در فروش محصول وجود دارد، اما در نهایت پیشنهاد فروش منحصر به فرد به طور واضح تعریف نشده است که ممکن است منجر به حمله رقبا شود (Wonglimpiyarat, 2012). به عنوان مثال، اپل باید دامنه محصولات و رقابت فزاینده خود را با ترویج نرم افزار جدید اپل که پایدارتر از برندهای دیگر است، گسترش دهد.

 

ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک (SPACE).

ماتریس فضایی یک ابزار مدیریتی است که به طور گسترده توسط شرکت ها برای تجزیه و تحلیل نوع استراتژی که باید برای رقابت در بازار و رقابت با رقبا اتخاذ کنند، استفاده می شود. محور Y نشان دهنده FS – قدرت مالی و ES – ثبات محیطی است، در حالی که محور X نشان دهنده CA است.

– مزیت رقابتی و IS – قدرت صنعت. این به شرکت نشان می دهد که در کجا در بازار قرار دارند: محافظه کار، تهاجمی، رقابتی و تدافعی. قدرت مالی یکی از موقعیت های استراتژیک داخلی است. عوامل زیادی وجود دارد که بر قدرت مالی آنها تأثیر می گذارد. اول، رشد درآمد. درآمد اپل در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰ ۵۹.۶۸۵ میلیارد دلار است که نسبت به سال قبل ۱۰.۹۲ درصد افزایش اندک داشته است (Csimarket.com، ۲۰۲۰). ثانیاً، اپل در سال ۲۰۰۹ فروش خالص ۴۲.۹۲۵ میلیون دلاری داشت و فروش خالص آنها در سال ۲۰۱۰ به ۶۵.۲۲۵ میلیون دلار افزایش یافت. ثالثاً، درآمد هر سهم. اگر سود هر سهم افزایش یابد، سود نیز افزایش می یابد. در این مورد، اپل نرخ افزایش ۱۸ درصدی EPS در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۰ دارد (Forexfactory.co، ۲۰۲۰).

علاوه بر این، موقعیت پایداری یکی از موقعیت های استراتژیک خارجی است. اولین عاملی که می تواند بر موقعیت ثبات تاثیر بگذارد، فشار رقبا است. اپل با فشار زیادی از سوی رقبای قدرتمندی مانند سامسونگ، هواوی و اوپو مواجه است. دومین عاملی که بر ثبات موقعیت تأثیر می گذارد، قیمت است

حساسیت رقبا قیمت محصول اپل نسبت به رقبای خود بالاتر است. مصرف کنندگانی که حساسیت قیمت بالایی دارند ممکن است به رقبای اپل که قیمت های پایین تری ارائه می دهند روی بیاورند. علاوه بر این، موقعیت رقابتی اپل یکی از موقعیت های استراتژیک داخلی است. اولین عاملی که می تواند بر موقعیت رقابتی تأثیر بگذارد، وفاداری مشتریان است. اپل مشتریان وفاداری قوی دارد. اپل همیشه محصولاتی را اختراع می کند که نیازها و خواسته های مصرف کنندگان خود را برآورده کند. دومین عاملی که بر موقعیت رقابتی تأثیر می گذارد، کیفیت محصول است. اپل محصولاتی با کیفیت خوب دارد که به حمایت از سود اپل کمک می کند. ثبات ارائه محصولات با کیفیت باعث حفظ رضایت مشتریان شده است.

در نهایت، جایگاه صنعتی اپل در موقعیت‌های استراتژیک بیرونی دارای امتیاز عالی است. اپل پتانسیل خوبی در سودآوری دارد. در سال ۲۰۱۹، شرکت نسبت به سه ماهه قبل ۲ درصد افزایش یافته و سود هر سهم ۴ درصد افزایش یافته است (Apple.com، ۲۰۱۹). آیفون سودآورترین خط تجاری اپل است. علاوه بر این، اپل از نظر مالی پایدار است. برای اینکه یک شرکت مالی قوی داشته باشد، باید نسبت حقوق صاحبان سهام قوی داشته باشد. در سال ۲۰۲۰، اپل ۶۹.۲ درصد بازده سهام ایجاد کرد که دو برابر میانگین بازده حقوق صاحبان سهام است (finbox.com، ۲۰۲۰).

 

شکل ۱ ماتریس فضایی برای شرکت اپل.

 

با توجه به نمودار ماتریس فضایی در شکل ۱، نشان می دهد که اپل باید استراتژی تهاجمی را دنبال کند. اپل باید اقدامات مناسب برای استراتژی را در نظر بگیرد. Apple مختصات برداری جهت دار (+۱.۰۰, +۱.۰۰) دارد. این امر تاکید کرده است که اپل از موقعیت رقابتی قوی و رشد بالایی در بازار برخوردار است. علاوه بر این، اپل باید از قدرت داخلی شرکت برای بهره برداری از توسعه بازار و نفوذ به بازار استفاده کند.

 

ماتریس گروه مشاوره بوستون (BCG).

ماتریس BCG به طور خاص برای تقویت تلاش یک سازمان چندبخشی برای توسعه استراتژی ها طراحی شده است (موریسون و ونزلی، ۱۹۹۱). چندین محصول از اپل وجود دارد که بر اساس شکل ۲ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. اولاً، گاوهای نقدی پیشرو بازاری هستند که بیشتر از آنچه که از بین می رود، پول تولید می کنند (مارتین، ۲۰۲۰). در ربع گاوهای نقدی (در پایین گوشه سمت چپ)، واحدهای تجاری شرکت را که درآمد بالایی دارند و برای حفظ سودآوری نیاز به سرمایه گذاری کم دارند، قرار دهید. شرکت های بزرگی مانند Apple Inc. قادر به نوآوری و خلاقیت هستند. محصولی که دسته بندی می شود مک بوک است که با موفقیت جایگاه ثابتی را در این رده برای اپل حفظ کرده است. ثانیاً، ستارگان معمولاً در صنایع با رشد بالا شرکت می‌کنند و در مقایسه با رقبای خود، سهم بیشتری از بازار و قابل گسترش خواهند داشت (بلوم و کاتلر، ۲۰۲۰). در ربع ستاره (گوشه سمت چپ بالا)، موقعیت واحدهای تجاری دارای پتانسیل بالایی برای رشد بازار هستند، جایی که شرکت ممکن است با راه اندازی یک مدل جدید از آن بهره برداری کند. به عنوان مثال، آیفون در این دسته طبقه بندی می شود. این اتفاق می افتد هر زمان که نسخه جدیدی از آیفون آنها راه اندازی شود، که نسخه جدید را ارائه می دهد

 

هدف فروش. ثالثاً، علامت‌های سوال، محصولاتی که اپل را ملزم می‌کند تا بررسی کند که آیا ارزش سرمایه‌گذاری در آنها را دارند یا خیر. آنها سهم بازار پایینی دارند و مقادیر زیادی پول نقد مصرف می‌کنند (Businesstoyou.com، ۲۰۱۷). در ربع علامت سوال (گوشه سمت راست بالا)، در صورت مدیریت صحیح مسائل، محصولات را با پتانسیل رشد قرار دهید. AppleTV در این دسته طبقه بندی می شود. اگرچه AppleTV سود کمی به دست می آورد، اما به پتانسیل واقعی خود نمی رسد. اپل باید مشکلات اکوسیستم محصولات خود را حل کند تا فضایی برای تلویزیون داشته باشد. در نهایت، سگ ها محصولاتی هستند که انتظار می رفت رشد بالقوه بالایی داشته باشند، اما به دلیل رشد آهسته بازار نتوانستند رشد کنند. در ربع سگ (گوشه سمت راست پایین)، توضیح دهید که واحدهای تجاری باید محتاط تر باشند زیرا ممکن است محصولات هیچ سودی برای شرکت نداشته باشند. آی پادها در این دسته طبقه بندی می شوند که در زمان عرضه به بازار بهترین پخش کننده موسیقی قابل حمل محسوب می شدند. با این حال، آی پادها به دلیل رقابت زیاد محصول و تقاضای کم مشتریان نتوانستند تأثیر زیادی بر جامعه بگذارند (Luenendonk, 2018).

 

شکل ۲ ماتریس BCG برای شرکت اپل.

 

ماتریس خارجی داخلی

IE Matrix ابزاری برای رسم تقسیم سازمان در یک نمودار شماتیک است. ماتریس اپل را در ۹ بخش مختلف ترسیم می کند. هر سلول نشان دهنده درصد سهم فروش هر بخش است (Utami and Ali, 2012). ماتریس به دو بعد بستگی دارد که امتیاز ارزیابی عامل خارجی در محور y و امتیاز ارزیابی عامل داخلی در محور x است. بر اساس دو محور (شکل ۳)، امتیاز وزن کل IFE و EFE از ۱.۰۰ تا ۱.۹۹ نشان دهنده موقعیت داخلی ضعیف است در حالی که ۲.۰۰ تا ۲.۹۹ میانگین و امتیاز ۳.۰ تا ۴.۰ نشان دهنده قوی بودن است. امتیاز EFE برای اپل ۴.۰ است در حالی که امتیاز IFE برای اپل ۴.۰ است. سلول‌های I، II و IV به‌عنوان «استراتژی رشد و ساخت» قرار می‌گیرند، در حالی که سلول‌های III، VI و VII موقعیت‌های استراتژی به‌عنوان «نگه‌داری و نگهداری» هستند و آخرین سلول‌های VI، VIII و VIV به‌عنوان استراتژی «برداشت یا واگذاری» در نظر گرفته می‌شوند. . از ماتریس اینترنت اکسپلورر بالا به ما می گوید که اپل در سلول I قرار دارد، به این معنی که شرکت باید به دنبال یک استراتژی رشد و ساخت باشد. اپل می تواند استراتژی هایی را اجرا کند که بیشتر بر توسعه بازار، توسعه محصول و نفوذ به بازار متمرکز باشد (کسیدی و همکاران، ۲۰۱۳). تحت توسعه بازار، اپل می تواند محصول فعلی خود را در بخش های جدید بازار بفروشد. اپل به ۱۵۰ کشور گسترش یافته است، اما کشورهای بیشتری وجود دارد که اپل می تواند آنها را گسترش دهد (مالای میل، ۲۰۲۰). به عنوان مثال، اپل می تواند محصولات خود را در بازارهای جدیدی مانند آفریقا و اندونزی بفروشد. دوم، برای توسعه محصول، به این معنی است که اپل می تواند محصولات جدیدی در بازار فعلی تولید کند. اپل در توسعه محصولات جدید برای پاسخگویی به خواسته های مشتریان خوب است. اپل سفر خود را با اختراع “Apple I” آغاز می کند و به اختراع محصولات و خدمات جدید مانند Apple TV و App Store ادامه می دهد (Weinberger and Hartmans, 2020). اپل همچنان به توسعه محصولات جدید ادامه می دهد. در نهایت، فروش محصولات موجود در بازارها به

 

افزایش سهم بازار شرکت به عنوان نفوذ در بازار محسوب می شود. به عنوان مثال، اپل آیفون بیشتری را به بازارهای فعلی خود می فروشد. اپل می تواند این استراتژی را با آیفون موجود برای خرید در پلتفرم های مختلف مانند شرکت مخابرات، فروشگاه های اپل و وب سایت اپل اعمال کند.

 

شکل ۳ ماتریس IE را برای شرکت اپل نشان می دهد.

 

ادبیات “هنر جنگ” نوشته سان زی

در ادبیات چینی، «هنر جنگ سان زی» قدیمی‌ترین کلاسیک نظامی در چین است. هنر استراتژی جنگ توسط سان زی نوشته شده است و شامل ۱۳ فصل است. سون زی به عنوان یک ژنرال نظامی نظر زیادی در مورد استراتژی نظامی دارد که هر حرکتی را که ممکن است بر نتیجه جنگ تأثیر بگذارد برنامه ریزی کرده است (Combs, 2000). در آن دوران، پیروزی تنها هدف اوست و هیچ نبردی باخت. در نهایت، استراتژی Sun Zi می تواند توسط اپل برای شکست دادن رقبای خود به منظور به دست آوردن جایگاهی در بازار در تجارت به کار گرفته شود.

 

جنگ به راه انداختن

بر اساس فصل ۲ هنر جنگ، “جنگ به راه انداختن” را می توان به عنوان “رفتن به جنگ” تعریف کرد و به معنای ماهیت اقتصادی رقابت امروزی است. در اصطلاح تجاری، می‌توانیم خلاصه کنیم که چگونه یک سازمان با محدود کردن تضاد و هزینه رقابت به موفقیت می‌رسد. همانطور که سون زی می گوید: «در جنگ، پیروزی با صدها پیروزی در صد نبرد، اوج مهارت نیست. در مقابل، تسلیم کردن حریف بدون مبارزه به عنوان نقطه اوج مهارت شناخته می شود. این تئوری می گوید که چرا سان زی در مورد اهمیت «برنده شدن بدون درگیری» در جایی که رقابت با دیگران پرهزینه تلقی می شود، آموزش می دهد. اگرچه پیروز شدن در نبرد و شکست دادن دشمن ممکن است نفس را ارضا کند، اما راه احمقانه ای برای رسیدن به هدف تلقی می شود (وی، ۲۰۰۲). نظریه دیگری که توسط سان زی آموخته شده است این است که “برای غارت منابع دشمن، نیروها باید با دادن پاداش مادی انگیزه داشته باشند.” سان زی توضیح داد که به سربازی که ده دشمن را اسیر کرده است، پاداش خواهد گرفت. سپس، با سربازان اسیر شده باید به خوبی رفتار شود و توسط سربازان ما استفاده شود تا نبرد به راحتی پیروز شود (چو و تسه، ۱۹۹۲).

در یک محیط کسب و کار، کارکنان ضروری ترین دارایی در سازمان هستند که در آنجا وظیفه حفظ تجارت را انجام می دهند. بنابراین، هر شرکت موفقی باید سهم خود را با پاداش دادن به آنها تشخیص دهد. در این صورت اپل این نظریه را در سازمان پیاده کرد. شرکت اپل از پاداش های درونی و بیرونی برای ایجاد انگیزه در کارکنان خود استفاده می کند. با توجه به مزایای کارکنان بریتانیا (۲۰۱۹)، اپل به کارکنانی که به اهداف تعیین شده توسط شرکت دست یافته اند، ۵ درصد پاداش حقوق اهدا می کند

.در سراسر این روش انگیزشی، اپل کارکنان با رضایت شغلی می توانند کار خود را به طور موثر تکمیل کنند. پاداش دیگری که می توان به کارمندان داد، اولین کسانی است که آخرین مدل آیفون اپل را به عنوان هدیه دریافت می کنند. این می تواند نه تنها برای کارکنان عملکرد خوب مفید باشد، بلکه می تواند راهی موثر برای افزایش بهره وری کارکنان و همچنین یادگیری تجربه از محصول جدید باشد. به عنوان مثال، تیم کوک، مدیر عامل اپل نیز همین استراتژی را انجام داد و با ارسال یادداشتی از تمام کارمندان اپل برای کمک به شرکت تشکر کرد. او با تمدید تعطیلات شکرگزاری به کارمندانش تعطیلات اضافی داد. کارمندان اپل که این پاداش مادی را به دست آوردند احساس رضایت می کنند و آنها را تشویق می کنند تا در سال آینده حتی بهتر شوند (یارو، ۲۰۱۲).

 

حمله توسط Stratagem

بر اساس فصل ۳ هنر جنگ، “حمله توسط استراتاژم” را می توان به عنوان “حمله استراتژیک” تعریف کرد و به این معنی است که اندازه گیری یک استراتژی استاندارد برای پیروزی در میدان نبرد است. از لحاظ تجاری، می توان خلاصه کرد که یک استراتژی کسب و کار یک عامل مهم برای یک سازمان در این صنعت رقابت است. همانطور که سون زی می گوید، “حمله به نقشه دشمن باورنکردنی ترین استراتژی است”. این نظریه توضیح می‌دهد که چرا سون زی معتقد است که دشمن در جنگ تسلیم می‌شود، در حالی که پیروزی در جنگ با نیروی فیزیکی گزینه دوم است. این نظریه همچنین معنای دیگری داشت که منبع قدرت به عنوان یک وحدت تعریف می شود و برای همه یکسان نیست. برای پیروز شدن بر دشمن، باید از قبل در مورد استراتژی‌هایی برنامه‌ریزی کنیم تا در جنگ پیروز شویم (آلن، ۲۰۱۵). نظریه دیگری که توسط سان زی آموخته شد این است که “اگر خود را بشناسیم و بدانیم دشمنان شانس بیشتری برای پیروزی خواهند داشت”. سان زی توضیح داد که اگر اطلاعات دشمن را ندارید اما بیشتر در مورد خودتان بدانید، شانس باخت یا برنده شدن برابر خواهد بود. با این حال، اگر طرف مقابل و خودتان را درک نکنید، مطمئناً در هر جنگی شکست خواهید خورد (فرناندز، ۲۰۰۴).

در این عصر جهانی شدن، درک استراتژی از رقبا می تواند سازمان را به سمت برنامه ریزی بیشتر و تبدیل شدن به یک شرکت موفق در بازار بین المللی سوق دهد (آلن، ۲۰۱۵؛ اسلام، ۲۰۱۵؛ لسوینگ، ۲۰۱۹). همچنین در صورت دریافت اطلاعات اشتباه از رقبا، سازمان نیز با مشکل مواجه خواهد شد. در این مورد، نظریه Sun Zi در استراتژی های تجاری اپل اعمال می شود. امروزه در تجارت، شرکت های بزرگ متعددی در سراسر جهان گوشی های هوشمند تولید می کنند. اما اپل این نظریه را برای حمله به استراتژی های رقبا و کسب موفقیت در بازار بین المللی به کار گرفت. در سال ۲۰۱۶، اپل به بزرگترین فروشنده گوشی های هوشمند تبدیل شد و ۱۸ درصد از سهم بازار جهانی را به خود اختصاص داد (Statista، ۲۰۲۰). اپل این نظریه را با استفاده از نرم افزار iOS به عنوان یک استراتژی برای حمله به دشمن خود پیاده کرد. این جدیدترین سیستم عامل پیشرفته موبایل بهتر از نسخه اندروید است که امنیت قوی تری را برای کاربران آیفون فراهم می کند. یکی دیگر از استراتژی های اپل برای حمله به دشمنان، تمرکز بر طراحی و یکپارچه سازی محصولات اپل است. مشتریانی که محصول اپل را خریداری کردند، برای تغییر به برند دیگری مشکل داشتند، زیرا با دستگاه های دیگر سازگار نخواهد بود (لسوینگ، ۲۰۱۹). در نهایت، اصل برنده شدن در رقابت این است که استراتژی های برنامه ریزی شده خود را داشته باشید. اپل باید قدرت خود را درک کند و برای پیروزی در جنگ روی استراتژی دشمن تمرکز کند.

 

استفاده از انرژی

بر اساس فصل ۵ هنر جنگ، “استفاده از انرژی” را می توان به عنوان “نیروها” تعریف کرد و به این معنی است که روند مبارزه شامل دو نیرو است که استراتژی های غیر مستقیم و مستقیم هستند. در ارتباط با استراتژی های کسب و کار در دنیای واقعی، می توانیم خلاصه کنیم که یک سازمان باید قبل از ورود یک شرکت به رقابت، به خوبی آماده شود. سازمان باید شامل منابعی مانند دانش، مهارت، نیروی انسانی و بسیاری موارد دیگر باشد. همانطور که سون زی می گوید، “برای پیروزی بر دشمن دیگر، شرکت باید از نیروهای غیر مستقیم برای پیروزی بر دشمن استفاده کند و از نیروی مستقیم برای مقابله با آنها استفاده کند.” این نظریه توضیح می‌دهد که سون زی معتقد است تأثیر ترکیب دو نوع نیرو بی‌نهایت است و برهم‌کنش‌های آن نتایج بزرگی به همراه خواهد داشت. این نظریه همچنین توضیح می‌دهد که برهمکنش‌های دو نیرو مانند دو قفل بی‌پایان هستند که در آن‌ها نمی‌توان آغاز و پایان را تعیین کرد (هاوکینز و راجاگوپال، ۲۰۰۴). نظریه دیگری که توسط سان زی آموخته شد، این است که “برای تحریک ضعف در برابر هر دشمن، آن شخص نیاز به تسلط نیروها دارد

Sun Zi توضیح می دهد که نیروهای غیر مستقیم به عنوان تمایز نیز شناخته می شوند، جایی که می توان از این استراتژی برای کاهش حساسیت ویژگی های ارائه آن برای پیشی گرفتن از برندهای رقیب در حوزه تجاری استفاده کرد (مایکلسون، ۲۰۰۳).

همانطور که توسط Sun Zi ذکر شد، این تئوری با استراتژی ارائه می شود که محصول یا خدماتی را ارائه می دهد که از رقبای خود متمایز است. در صورت شکست، توسعه سازمان ممکن است از بین برود. در این مورد، اپل این تئوری را در استراتژی تجاری خود اعمال کرد که در آن سازمان از استراتژی تمایز با معرفی طراحی منحصر به فرد و ویژگی های توسعه محصول برای ورود به بازار استفاده کرد. اپل نظریه Sun Zi را با جنبه تجاری خود ترکیب می کند تا بخش بزرگی از مشتریان بالقوه را به دست آورد و همچنین موقعیت خود را در بازار افزایش دهد. اپل نرم‌افزار و سخت‌افزاری را ایجاد می‌کند که منحصراً فقط برای محصولات اپل در دسترس است. یکی از استراتژی های تجاری که اپل برای دستیابی به مزیت رقابتی به کار گرفت، نوآوری است. اپل منحصر به فرد بودن محصول خود را با تأکید بر استفاده از برنامه ها و صفحه نمایش لمسی در گوشی های هوشمند درک می کند (Hern, 2018). این سازمان برای مبارزه با دشمن خود، راه‌های انگشت شماری برای بهبود نقاط ضعف خود و استفاده از تمام توان خود برای کسب سود بیشتر در بازار ارائه کرد.

 

نتیجه

برای نتیجه گیری، جالب ترین چیز در مورد اپل این است که چگونه این شرکت بسیار نوآور شد. در یک رشد بلندمدت، اپل برای لذت بردن از فرصت های در دسترس باقی خواهد ماند. با این وجود، برای اپل مفید خواهد بود که برخی از رویکردهای خود را به منظور رسیدگی موثر به چالش‌هایی که ممکن است در آینده با آن مواجه می‌شوند، ارتقا دهد. دلیل موفقیت مطمئن اپل این است که اپل توانایی انطباق با محیط چالش برانگیز را دارد. ویژگی های متمایز آن مانند طراحی منحصر به فرد می تواند مزیت رقابتی باشد که باعث افزایش درآمد شرکت شد. از این رو، مناسب است بیان کنیم که اپل می تواند برای تبدیل شدن به یک پیشرو در صنعت الکترونیک پیشرفت کند.

امتیاز post

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.