اصول پایه ایTQM
شش اصل پایه دارد:
- مدیریت متعهد و مسئولیت پذیر(committed and involved management) در راستای ایجاد حمایتی دائمی از تمام سطوح سازمان.
- مشتری محوری مطلق، چه از دید مشتری داخلی و چه از دید مشتری خارجی.
- دخیل بودن موثرکلیه نیروهای کاری. (یک اصل مهم)
- بهبود مستمر فرایند.
- روابط سود بخش متقابل با تامین کنندگان. و
- ایجاد معیار های اندازه گیری اثربخشی.
یک سازمان نمی تواند TQM را به اجرا در آورد، مگر اینکه بپذیرد که کیفیت محصول و یا خدمتش باید بهبود یابد. درک این نیاز چندان دشوار نیست کما اینکه از دست دادن سهمی از بازار، شکایت مشتریان و تقاضای کیفیت بهتر از سوی آنها، ازجمله نشانه های آن است. گاهی نیز نقصان در زمینه کاهش میزان تولید و یا کاهش سود دهی ظاهر می شود که تمام آنها از طریق بهبود کیفیت رفع می شوند.
بهبود کیفیت فقط به زمینه تولید محدود نمی شود، بلکه بهبود کل سیستم را دربر دارد و جلوگیری از تولید نامطلوب و ایجاد مشکلات، بیشتر از تصحیح آنها مورد نظر است.
در آخر ذکر می شود که TQM یک شبه نتیجه نمی دهد و یک راه علاج فوری نیست. بلکه زمان زیادی را خواهد گرفت تا اصول و تکنیکهایش را در فرهنگ سازمان جای دهد. TQM باید به همه افراد منتقل شود و همه افراد باید تغییرات رفتاری مثبت را در خود و سازمان به عنوان یک هدف ایجاد نمایند، که یکی از نتایج آن ارائه محصولی با کیفیت به مشتری است، که در ازای آن سود آوری خوب را برای سازمان به ارمغان خواهد آورد.
شالودههای دانش TRIZ از سال ۱۹۴۶ توسط گنریچ آلتشولر بر اساس نتایج حاصل از مطالعه اختراعات مختلف پایهگذاری شد. آلتشولر که به پدر TRIZ لقب دارد در سال ۱۹۲۶ در تاشکند (شوروی سابق) متولد گردید. وی که از همان دوران نوجوانی نسبت به ابداعات و اختراعات کنجکاوی و علاقه خاصی داشت و اولین اختراع خود را در سن ۱۴ سالگی انجام داد در اداره ثبت اختراعات مشغول به کار شد. کار او کمک به مخترعین برای ثبت اختراعاتشان بود. او در حین کار، گاهی به حل مسائل فنی آنان کمک میکرد. در این دوران بود که او دریافت حل مسائل فنی که منجر به اختراع و نوآوری میشود به اصول و روش هائی فراتر از تکنیکهای خلاقیت شناخته شده تا آن هنگام (روشهای کلاسیک) نیاز دارد. آلتشولر در طی مطالعات خود به این نتیجه مهم رسید که یک نظریه اختراع بایستی دارای چند ویژگی اصلی از جمله موارد زیر باشد:
۱- شامل یک فرایند گام به گام و نظام یافته باشد.
۲- بتواند از میان گسترهای از راه حلها مستقیماً به بهترین راه حل (راه حل ایدهآل، کمال) منجر گردد.
۳- دارای ویژگی تکرارپذیری باشد.
۴- بتواند ساختاری برای دانش ابداع ارائه نماید.
آلتشولر بیش از دویست هزار سند اختراع ثبت شده (پتنت) را مورد بررسی قرار داد تا متوجه شود اختراعات به عنوان مسئلههای ابداعی (یعنی مسئله هائی که شامل حداقل وضعیتی به نام تناقض هستند) چگونه حل شدهاند. از بین این تعداد آلتشولر ۴۰۰۰۰ اختراع مهم و برجسته و به عبارتی راه حلهای خلاق و ابداعی اصلی را مورد مطالعه عمیق تر قرار داد. براساس نتایج حاصل از این نوع مطالعات خلاقیت شناسی تحلیلی (اختراع شناسی تحلیلی – مطالعه تحلیلی پتنت)، آلتشولر به کشفیات بسیار مهمی دست یافت و اصول، مفاهیم و روشهای TRIZ را در واقع به عنوان یک علم نوین و بسیار با ارزش به جهان ارائه نمود. البته این خلاقیت و نوآوری فوق العاده مهم آلتشولر متأسفانه همانند بسیاری از کشفیات و اختراعات کوچک و بزرگ تاریخ در ابتدا درک نشده و با انواع مخالفتها، مقاومتها و بی مهریهای تأسفبرانگیز (آنچه که در خلاقیتشناسی تحت عنوان اینرسی خلاقیت و نوآوری نامیده میشود) مواجه شد و آلتشولر همانند بسیاری از دانشمندان و مخترعین سختیها و مرارتهای بسیار زیادی را متحمل گردید که مطالعه آن حاکی از اراده والا و تلاش و پشتکار شگفتانگیز آنان است. به دلیل بیتوجهیها، عدم درکها، بیمهریها و مخالفتهای اولیه آن زمان، TRIZ نتوانست به خوبی در روسیه ایفای نقش نماید و سالها بعد بود که جایگاه آن شناخته شد. پس از پایان جنگ سرد و گسترش ارتباطات، کشورهای اروپائی، آمریکا، ژاپن و دیگر کشورها با دانش TRIZ آشنا شده و با پی بردن به اهمیت فوق العاده زیاد آن، به سرعت نسبت به فراگیری و جذب گسترده آن به طور جدی اقدام نموده و ضمن یادگیری و به کارگیری در تلاش برای رشد و توسعه آن برآمدند که همچنان به طور فزاینده ادامه دارد. چنان که در حال حاضر درباره TRIZ به عنوان یک دانش تخصصی و دارای رویکرد میان رشتهای تحقیقات علمی وسیعی به عمل میآید و اصول و مفاهیم آن توسط بسیاری از دانشمندان، پژوهشگران، مدیران، مهندسان و کارشناسان رشتههای مختلف برای حل مسائل و ایجاد نوآوریها به کار گرفته میشود و همواره به سرعت در حال گسترش و تکامل است. این روند به گونهای است که جهت ترویج و توسعه آن مراکز مختلفی در کشورهای گوناگون تشکیل شده و برای آموزش آن در مقاطع مختلف تحصیلی (از پیش دبستانی تا دانشگاه) برنامه ریزیهای علمی و اجرائی و اقدامات متعددی (مانند پروژه آموزش تریز در مدرسه – Tetris)انجام میگیرد. بزرگ ترین خلاقیت و نوآوری آلتشولر به عنوان یک دانشمند علوم و مهندسی، یک دانشمند خلاقیت شناس و نیز به عنوان یک مخترع، خلاقیت و نوآوری او درباره خود موضوع خلاقیت و نوآوری میباشد. آلتشولر به عنوان مخترع فنون اختراع و پایهگذار دانش TRIZ با تلاش و پشتکار بسیار جدی به مدت ۵۲ سال در راستای رشد و توسعه آن یکی از اصلی ترین و موثرترین بنیانگذاران علم خلاقیت شناسی و از بزرگترین دانشمندان قرن بیستم محسوب میشود (آلتشولر در سال ۱۹۹۸ درگذشت).
نقش و اهمیت دانش TRIZ شاهکار علمی آلتشولر به قدری است که از جنبههای مختلف میتواند در ردیف نظریههای علمی بزرگی مانند نظریه کوانتومی و نظریه نسبیت قرار گیرد و آلتشولر را با دانشمندان بزرگی مانند پلانک، اینشتین، شرودینگر، پیاژه، پائولینگ، واتسون و کریک همسنگ نماید.
مفاهیم اصلی TRIZ
به طور کلی مجموعه نتایج حاصل از خلاقیت شناسی تحلیلی اختراعات (اختراع شناسی تحلیلی – مطالعه تحلیلی پتنتها) توسط آلتشولر که تشکیل دهنده دانش TRIZ است شامل مفاهیم مختلفی است که مهم ترین آنها به طور خیلی خلاصه و فهرست وار موارد زیر میباشند:
قانون افزایش سطح ایدهآل بودن (قانون کمال)
به این معنی که نظامهای فنی همواره به سمت افزایش درجه ایدهآل بودن یا کمال خود حرکت میکنند. ایدهآلی یا سطح ایدهآل بودن عبارت از نسبت جمع کلیه جنبههای مثبت و مفید یک سیستم به جمع کلیه جنبههای منفی و مضر آن سیستم میباشد.
مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار(BPR)، به معنای تفکر مجدد، بازطراحی رادیکالی(اساسی) فرآیندهای کسب و کار ،جهت بهبود چشمگیر براساس شاخص های کلیدی عملکرد (هزینه، کیفیت و سرعت و …) است. ایده باز مهندسی فرآیند عبارت است از : کسب و کار موثرتر و کارآمد تر ، انعطاف پذیری و پاسخگویی بیشتر سازمانها برای سهام داران، مشتریان و کارمندان سازمان. به خدمت گرفتن ساختار سازمانی برای تسهیل گردش کار به شکل نابتر*(Leaner) و مناسبتر(Fitter) و در نهایت تولید و خدمت رسانی بهتر سازمانهاست.
* شیوه ساخت Lean، اصول بهبود مداوم بر پایه “حذف زواید” (عوامل اتلاف هزینه و زمان ) فرآیند است.
جنبش BPR با انتشار عمومی دو مقاله در سال ۱۹۹۰ شکل گرفت.Thomas H.DavenPort و James R.Short در این مقالات اظهار داشتند که طراحی مجدد فرآیند و استفاده از IT میتواند سازمانها را متحول و فرآیندهای کسب و کار را به طرز چشمگیری بهینه سازی کند. آنها BPR را “تحلیل و طراحی گردش کار و فرآیندها درون و میان سازمانها” تعریف کردند و ترکیب IT و طراحی مجدد کسب و کار را به این شیوه ، مهندسی صنایع جدید لقب دادند.
متودولوژی ۵ مرحله ای Davenport وShort ، برای BPR نسخه اولیه به شکل زیر تعریف شده بود:
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.