ایرانی توانمند
Business is booming.

تامین سرمایه و تفاوت آن با تامین مالی

926

تامین سرمایه و تفاوت آن با تامین مالی

تامین سرمایه به مجموعه ای از روش ها گفته می شود که یک شرکت تجاری می تواند بر اساس آن ها نیاز مالی خود را برطرف کند. عموما این نیاز مالی بر اساس یک هدف تجاری مانند تولید محصول جدید، ایجاد یک خط تولید، افتتاح شعبه ای جدید و… ایجاد می شود.

نکته ای که وجود دارد این است که شرکت های تجاری و کسب و کارها بر اساس میزان گردش مالی که در اختیار دارند سعی می کنند این نیازها را پاسخ دهند، اما در بسیاری از موارد رسیدن به این دست از اهداف نیازمند سرمایه ای بیش از سرمایه در گردش است و یا این که این نیاز می تواند درصد بالایی از سرمایه در گردش را برای خود کند. از این رو شرکت ها به جای این که بخواهند درصد بالایی از سرمایه در گردش خود را درگیر اهداف جدید کنند، سعی می کنند منابع مالی مختلف و جدیدی برای اهداف خود ایجاد کنند. مجموعه اقداماتی که یک شرکت تجاری یا کسب و کار برای کشف و استفاده از منابع مالی جدید انجام می دهد را می توان تحت عناوینی مانند تامین سرمایه، تامین مالی و جذب سرمایه بشناسیم.

نکته ای که وجود دارد این است که از نظر علم اقتصاد و آن چیزی که در دنیای تجارت داریم، مفاهیم تامین یا جذب سرمایه و تامین مالی با یکدیگر متفاوت هستند. از این رو به نظر می رسد بهتر است ابتد این مفاهیم و تفاوت بین آن ها را بشناسیم و سپس بر اساس آن با انواع مسیرهای مختلف برای تامین سرمایه یا تامین مالی آشنا شویم.

 

تامین سرمایه و تفاوت آن با تامین مالی

تامین یا جذب سرمایه از نظر بنیادی و عملکردی تفاوت های مهمی با تامین مالی دارد، با این حال شباهت اصلی این دو مفهوم این است که هر دو در پی ایجاد منابع مالی جدید برای شرکت هستند. نکته ای که وجود دارد این است که در جذب سرمایه این منابع مالی متعلق به شرکت خواهد بود برای شرکت ایجاد بدهی نمی کند، اما این در حالی است که در تامین مالی منابع ایجاد شده به عنوان بدهی برای شرکت محسوب می شود. در کلام ساده تر در مسئله تامین مالی منابع ایجاد شده در اختیار شرکت قرار ندارد و این شرکت یا کسب  و کار برای مدت زمان محدود و مشخصی می تواند با پرداخت هزینه هایی مانند کارمزد یا بهره از آن بهره برداری کند.

استفاده از مسیرهای سرمایه گذاری، استفاده از حقوق صاحبان سهام، فروش درصدی از مالکیت شرکت در بورس و… از جمله مسیرهایی است که امکان جذب سرمایه را ایجاد می کند. در این حالت سرمایه گذاران به عنوان مالکان یا شرکای جدید در کسب و کار محسوب می شوند، از این رو این افراد در سود و ضرر شرکت بر اساس درصد سهامی که در اختیار دارند شریک خواهند بود.

اما در تامین مالی، مالک منبع مالی کاری به سود و زیان شرکت ندارد، این فرد حقیقی یا حقوقی بر اساس یک قرارداد تعیین می کند که چه میزان منابع مالی برای چه مدت زمان و با چه هزینه ای در اختیار شرکت قرار می گیرد، شرکت نیز بر اساس این قرارداد موظف است در زمان مقرر علاوه بر بازپرداخت این منبع مالی، هزینه های مربوط به آن را به مالک منبع پرداخت نماید.

بنابراین اصلی ترین تفاوت میان تامین سرمایه و تامین مالی در این است که در تامین یا جذب سرمایه شرکت به ازای فروش درصدی از مالکیت خود و یا با استفاده از دیگر ابزارها (مانند تبدیل دارایی ساکن به سرمایه) منابع مالی جدیدی را برای خود ایجاد می کند که تحت مالکیت خودش می باشد. در این حالت منابع ایجاد شده به عنوان سرمایه ای به گردش مالی شرکت اضافه می شود، اما در خصوص تامین مالی منابع ایجاد شده به عنوان بدهی شناخته می شود و باید در زمان مقرر فارغ از هر شرایط دیگری به مالک آن بازگردانده شود.

 

تاثیر هدف در انتخاب مسیر تامین نیاز مالی

نکته بسیار مهمی که در خصوص انتخاب تامین مالی یا جذب سرمایه بسیار تاثیرگذار است، مسئله هدف است. در واقع این هدف شرکت تجاری یا کسب و کار است که تعیین می کند کدام یک از این مسیرها می تواند کارایی بهتری داشته باشد.

به طور کلی اگر اهداف کوتاه مدت با بازدهی سریع باشد عموما شرکت ها به دنبال تامین مالی از طریق منابع خارج از شرکت هستند. در واقع در این حالت شرکت ها دوست ندارند مالکیت خود را از دست دهند و یا این که بخواهند به خاطر یک هدف یک ساله و مسیری که می تواند بازدهی سریعی داشته باشد شریک جدید برای خود ایجاد کنند. از این رو در چنین شرایطی شرکت ها به دنبال منابعی هستند که با ایجاد بدهی برای مدت چند ماه تا چند سال بتوانند نیاز مالی خود را پاسخ دهند.

اما در شرایطی ممکن است شرکت به دنبال افزایش اعتبار تجاری خود باشد و یا این که بخواهد گردش مالی خود را به شکل چشمگیری افزایش دهد، به نوعی اگر شرکت اهداف بلند مدت و بنیادی تری داشته باشد به دنبال جذب سرمایه خواهد بود. در این حالت شرکت تجاری با فروش درصدی از سهام خود سعی می کند سرمایه قابل توجهی را جذب و به گردش دربیاورد تا بر اساس ان بتواند اعتبار تجاری لازم را کسب کند. این اعتبار تجاری و گردش مالی بالا می تواند در مواردی مانند صادرات و جذب مشتریان بین المللی اهمیت داشته باشد.

بزرگی و کوچک شرکت در انتخاب مسیر تامین نیاز مالی

بزرگی و کوچک شرکت در انتخاب مسیر تامین نیاز مالی

یکی از دیگر از فاکتورهای مهمی که می تواند در خصوص تامین نیاز مالی و انتخاب مسیر آن موثر باشد، بزرگی یا کوچکی شرکت است. معمولا بزرگی یا کوچکی شرکت ها و کسب و کارها را می توان بر اساس میزان سرمایه در گردش آن ها تعیین کرد، به طور مثال هر قدر این میزان سرمایه بیشتر باشد می توان گفت که این شرکت بزرگ و اعتبار بیشتری دارد.

نکته ای که وجود دارد این است که در بسیاری از موارد تامین مالی یا جذب سرمایه بر اساس اعتبار شرکت ها و بزرگی و کوچکی ان ها صورت می گیرد. همه ما می دانیم که بانک ها برای اعطای وام و تامین مالی شرکت ها نیاز به ضمانت و اعتبار سنجی دارند، در صورتی که این اعتبار کافی نباشد عملا امکان استفاده شرکت تجاری از وام های بانکی از بین می رود.

همچنین در خصوص شرکت های متوسط و کوچک سرمایه گذاران خصوصی با احتیاط بیشتری عمل می کنند و سخت تر می توانند نسبت به این سرمایه گذاری اعتماد نمایند، همچنین این شرکت ها سخت تر می توانند وارد بازارهای سرمایه ای مانند بورس شوند و در بسیاری از موارد امکان ورود آن ها به این بازارها وجود ندارد.

کرادفاندینگ، مسیری جدید برای تامین مالی و جذب سرمایه

کرادفاندینگ، مسیری جدید برای تامین مالی و جذب سرمایه

کرادفاندینگ مفهوم جدیدی در دنیای اقتصاد محسوب نمی شود، ما سال هاست که با مفهوم سرمایه گذاری جمعی بر روی شرکت ها و سهام های مختلف در بازارهای مالی مانند بورس آشنایی داریم. این همان مفهومی است که در خصوص کرادفاندینگ وجود دارد. اما مسئله ای که باید در نظر داشته باشید این است که برای استفاده از سرمایه گذاری جمعی لازم است شرکت در بازارهای مالی مختلفی مانند بازار بورس حضور داشته باشد. با توجه به سخت گیری هایی که سازمان های ناظر در خصوص میزان گردش مالی و دیگر شرایط قانونی و تجاری برای حضور در این بازارها در نظر گرفته اند، عملا می توان گفت که شرکت های متوسط یا کوچک امکان استفاده از این شرایط را ندارند.

نوع دیگری از کرادفاندینگ وجود دارد که کمتر به آن توجه شده و در بسیاری از کشورهای جهان از آن استفاده نمی شود. این مفهوم که به تازگی مورد توجه قرار گرفته کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام است. در این حالت افراد به جای این که بخواهند در سهام یک شرکت تجاری سهیم شوند نیاز مالی آن را با ارائه وام تامین می کنند، در کلام ساده تر در این حالت افراد عادی در جامعه نقش بانک را بازی می کنند و به شرکت های مختلف بر اساس طرح های اقتصادی آن ها وام لازم را اعطا می کنند.

تفاوتی که میان کرادفاندینگ در این حالت با اعطای وام از طرف بانک وجود دارد این است که در خصوص وام بانکی یک شخص حقوقی این وام را پرداخت می کند اما در کرادفاندینگ جمعی از افراد با توان های مالی مختلفی نیاز مالی شرکت را برطرف می کنند.

این مسیر چند مزیت مهم و اساسی دارد، اول این که شرکت های متوسط و کوچک سریع تر و راحت تر می توانند نسبت به تامین مالی خود اقدام کنند، همچنین بوروکراسی چندان سختی برای استفاده از این مسیر وجود ندارد. همچنین مزیت این مسیر برای افراد تامین کننده در این است که ریسک از دست رفتن سرمایه در این روش وجود ندارد و افراد می توانند در زمان سررسید علاوه بر اصل سرمایه از سود توافق شده نیز بهره مند شود. این سود معمولا بیش از درصد تورم است، بنابراین ریسک کاهش ارزش سرمایه نیز از بین می رود. اینجاست که کرادفاندینگ اهمیت خودش را می تواند نشان دهد.

 

با دونگی می توانید ساده تر تامین مالی کنید!

دونگی یک پلتفرم ساده اما مطمئن در حوزه کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام محسوب می شود. در واقع همانطور که برای جذب سرمایه جمعی نیاز به بازارهای مالی مانند بازار بورس وجود دارد، برای جذب افراد تامین کننده مالی نیز نیاز به یک پلتفرم مشخص و مطمئن است که افراد بر اساس آن بتوانند در کنار یک دیگر نیازهای مالی شرکت های مختلف را تامین کنند.

پلتفرم های مختلفی در سراسر دنیا وجود دارد که در این زمینه مشغول به کار هستند، در ایران نیز دونگی به عنوان یک پلتفرم معتبر تحت نظارت سازمان ها ناظر در حوزه کرادفاندینگ شروع به فعالیت کرده است. شرکت های مختلف با ارائه طرح های توجیهی اقتصادی خود در این پلتفرم می توانند بعد از گرفتن تاییدیه های لازم از سازمان های ناظر و تیم اقتصادی دونگی نسبت به جذب تامین کننده مالی اقدام کنند.

به نوعی افراد با بررسی این طرح ها و مواردی مانند سود تعیین شده، زمان سر رسید و ضمانت های بازگشت اصل سرمایه می توانند نسبت به سرمایه گذاری و اعطای وام به این شرکت ها اقدام کنند. توجه داشته باشید که اعتبارسنجی های مالی صورت گرفته از شرکت ها در اختیار عموم قرار می گیرد و افراد می توانند پیش از هر اقدامی این گزارشات را مورد بررسی قرار دهند.

در نهایت می توان گفت که دونگی سعی کرده است بر اساس مفهوم کرادفاندینگ پلتفرمی را در اختیار شرکت های کوچک و متوسط قرار دهد که بتوانند از مجموع سرمایه های خرد و کلان افراد بهره مند شوند. همانطور که بارها گفتیم در این روش مالکلیت شرکت تحت تاثیر قرار نمی گیرد و تنها شرکت موظف خواهد بود که به عنوان بدهی در زمان سررسید مقرر این وام را بازگرداند و سود توافق شده را نیز پرداخت کند.

با دونگی می توانید ساده تر تامین مالی کنید!

نتیجه گیری

به طور کلی می توان گفت که مسیرهای مختلفی برای تامین مالی و جذب سرمایه وجود دارد. هر کدام از این مسیرها می تواند بر اساس فاکتورهای مختلفی از جمله هدف از تامین نیاز مالی، اعتبار تجاری شرکت، اندازه گردش مالی، وضعیت اقتصادی و تجاری شرکت و دها مورد دیگر انتخاب شود.

نکته ای که وجود دارد این است که شرکت های متوسط و کوچک با گردش مالی نه چندان بالا شانس زیادی در استفاده از بسیاری از این مسیرها را ندارند. از این رو این شرکت ها در رقابت با شرکت های بزرگ تر معمولا شکست می خورند و از دور اقتصاد خارج می شوند. با این حال دنیای اقتصاد به خوبی می داند که همین شرکت ها با گردش های مالی کوچک در کنار یکدیگر می توانند جریان های مالی بزرگ را ایجاد و مدیریت کنند، از این رو حفظ  و نگهداری آن ها اهمیت بالایی دارد. اینجاست که پلتفرمی مانند دونگی با ارائه مسیری برای استفاده از حالت کرادفاندینگ بر اساس اعطای وام می تواند راه رابطه ای منطقی میان مجموع سرمایه های خرد و کلان با شرکت های مختلف ایجاد کند.

 

 

۴.۹/۵ - (۷ امتیاز)

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.