ویژگی متمایزکننده ای که برخی از کارآفرینان را موفق

به همان اندازه که کارآفرینی شگفت انگیز است، همه نمی خواهند کارآفرین باشند. این ممکن است ناشی از تصورات از پیش تعیین شده و محدود از این باشد که یک کارآفرین چیست، یا انجام دادن امور جدید ممکن است برای برخی طاقت فرسا باشد.

برای کسانی که تصمیم می گیرند برای ایجاد تغییرات مثبت دست به ماجراجویی های جدید بزنند، هر کسی نمی تواند در رسیدن به اهداف خود موفق شود.

ویژگی متمایزکننده ای که برخی از کارآفرینان را موفق می کند و برخی دیگر نه؟

به تازگی محققان کارآفرینی بر مهارت های شناختی به عنوان یک عامل اصلی که کارآفرینان موفق را از کارآفرینان غیر موفق و کارآفرینان کم تر موفق متمایز می کند، تمرکز کرده اند.

این رویکرد به چگونگی تفکر متفاوت کارآفرینان نسبت به غیر کارآفرینان می پردازد.

شناخت های کارآفرینانه ساختارهای دانشی هستند که افراد از آن ها برای ارزیابی، قضاوت، یا تصمیم گیری شامل ارزیابی فرصت و ایجاد و رشد سرمایه گذاری استفاده می کنند.

به عبارت دیگر، تحقیق در شناخت کارآفرینی در مورد درک چگونگی استفاده کارآفرینان از ساده سازی مدل های ذهنی برای کنار هم قرار دادن اطلاعات مرتبط قبلی است که به آن ها در شناسایی و اختراع محصولات یا خدمات جدید و گردآوری منابع لازم برای راه اندازی و رشد کسب وکار کمک می کند.

میچل، اسمیت، و همکاران (۲۰۰۲)مثالی را ارائه کردند که چگونه تصمیم برای ایجاد یک سرمایه گذاری جدید (متغیر مستقل)تحت تاثیر سه مجموعه شناخت (متغیرهای مستقل)قرار گرفت. آن ها این شناخت ها را به شرح زیر توصیف کردند:
شناخت های ترتیبی نقشه های ذهنی در مورد ارتباطات، روابط، منابع و دارایی های لازم برای مشارکت در فعالیت کارآفرینی هستند؛ شناخت های تمایل نقشه های ذهنی هستند که از تعهد به ریسک پذیری و پذیرش ایده شروع یک سرمایه گذاری حمایت می کنند؛
شناخت توانایی شامل ساختارها یا نوشته های دانشی است که افراد باید از قابلیت ها، مهارت ها، هنجارها و نگرش های مورد نیاز برای ایجاد یک سرمایه گذاری حمایت کنند.

به گفته بارون، با در نظر گرفتن یک دیدگاه شناختی، می توانیم کارآفرینان و نقشی که در فرآیند کارآفرینی ایفا می کنند را بهتر درک کنیم.

دیدگاه شناختی بر این واقعیت تاکید می کند که هر آنچه ما فکر می کنیم، می گوییم، یا انجام می دهیم، تحت تاثیر فرایندهای ذهنی است؛ مکانیسم های شناختی که از طریق آن ها اطلاعات را به دست می آوریم، تغییر می دهیم و استفاده می کنیم.

در اینجا پیشنهاد می شود که این دیدگاه می تواند برای حوزه کارآفرینی بسیار مفید باشد. به طور خاص، می تواند به این حوزه در پاسخ به سه سوال اساسی که از مدت ها پیش به آن ها پرداخته است، کمک کند:

چرا برخی افراد تصمیم می گیرند کارآفرین شوند؟
چرا برخی افراد اما نه دیگران فرصت هایی را برای محصولات یا خدمات جدیدی که می توانند به نحو سودمندی مورد بهره برداری قرار گیرند، تشخیص می دهند؟
چرا برخی از کارآفرینان بسیار موفق تر از دیگران هستند؟

بارون نشان داد که چگونه تفاوت های شناختی بین افراد ممکن است توضیح دهد که چرا برخی از افراد به دنبال فعالیت های کارآفرینی می روند و برخی دیگر این کار را نمی کنند.

تحقیق در مورد سوگیری های شناختی نیز ممکن است به توضیح اینکه چرا برخی افراد کارآفرین می شوند، کمک کند.

بارون همچنین راه هایی را نشان داد که در آن مفاهیم شناختی مانند نظریه تشخیص سیگنال، نظریه تنظیم و کارآفرینی ممکن است به توضیح اینکه چرا برخی افراد در تشخیص فرصت کارآفرینی بهتر هستند، کمک کند.

او همچنین نشان داد که چگونه برخی از مدل ها و نظریه های شناختی مانند درک ریسک، تفکر ضد واقعی، سبک پردازش و حساسیت به خطاهای شناختی می توانند به توضیح این که چرا برخی از کارآفرینان موفق تر از دیگران هستند، کمک کنند.

دانش قبلی ⁇ شناخت کارآفرینی

توانایی شناسایی فرصت ها یکی از مهم ترین مهارت هایی است که کارآفرینان موفق دارند، بنابراین این موضوع برای تحقیقات کارآفرینی بسیار مهم است.

در حالی که به نظر می رسد سطوح بالاتر دانش (آموزش)تشخیص فرصت را به طور کلی تسهیل می کند، انواع مختلف دانش باعث شناسایی انواع مختلف فرصت ها می شود (به عنوان مثال، دانش مربوط به مشکلات طبیعت می تواند باعث شناسایی فرصت های محیطی شود، و دانش مربوط به بازارهای بین المللی می تواند شناسایی فرصت های خارج از کشور را تسهیل کند).

دانش مربوط به تشخیص فرصت می تواند برای کارآفرین داخلی باشد اما همچنین می تواند توسط منابع خارجی، مانند سرمایه گذاران سرمایه گذاری خطرپذیر فراهم شود.

انگیزه و شناخت کارآفرینی

علاوه بر دانش قبلی، محققان انگیزه را به عنوان نیروی محرک رفتار شناسایی کرده اند، که رفتار را هدایت می کند و پایداری را با یک دوره عمل افزایش می دهد.

شپرد و پتزلت دریافتند که در حالی که به نظر می رسد برخی محرک ها به طور کلی اقدام کارآفرینانه را تحریک می کنند (به عنوان مثال، پاداش های مالی یا ارزش های فردی خاص)، به نظر می رسد که سایر انواع انگیزه نوع خاصی از کارآفرینی را تحریک می کنند (به عنوان مثال، همدلی انگیزه دهنده اقدام کارآفرینانه هدفمند به سمت جوامع در حال توسعه).

جالب اینکه ناتوانی در دنبال کردن شغل به عنوان یک کارمند حقوق بگیر (به عنوان مثال، به دلیل آسیب یا اختلال روانی)نیز می تواند انگیزه کارآفرینی را تحریک کند.

در نهایت، یک یافته کلیدی این است که اثرات دانش قبلی و اثرات انگیزش همانطور که در این بخش توضیح داده شد به نظر نمی رسد مستقل از یکدیگر باشند بلکه می توانند به طور مشترک انگیزه ای برای اقدام کارآفرینانه باشند.

توجه و شناخت کارآفرینی

توجه به یک منبع شناختی غیر اختصاصی و محدود اشاره دارد که برای فعالیت های ذهنی مورد نیاز است و در افراد و وظایف متفاوت است.
(Kahneman، ۱۹۷۳)

در حالی که تمام توجه ما یک منبع محدود است، که در آن ما توجه را به جنبه های مختلف فرآیند کارآفرینی از جمله تغییرات محیطی و شناسایی، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها اختصاص می دهیم.

این تحقیق نشان می دهد که عوامل متعددی در سطح فردی، سازمانی و محیطی وجود دارند که چگونگی تخصیص توجه توسط کارآفرینان را توضیح می دهند و اینکه فرآیندهای شناختی، به ویژه فراشناخت، بر تخصیص توجه افراد و در نتیجه نتایج کارآفرینی تاثیر می گذارند.

هویت کارآفرینانه

هویت به معانی ای اشاره دارد که افراد به خود متصل می کنند و اغلب به عنوان پاسخ به سوال درک می شود.

یک شغل کارآفرینی فرصت های متعددی را برای افراد فراهم می کند تا یک هویت شخصی معنادار و منحصر به فرد ایجاد کنند که منعکس کننده ویژگی ها و ویژگی های مورد بحث در ابتدای دوره است.

کارآفرینان برای متعادل کردن تحقق نیاز اساسی که باید با نیاز اساسی متمایز باشد، می توانند استراتژی های ادغام یا بخش بندی را برای مدیریت موجودیت های خرد مرتبط با کار و غیر مرتبط با کار خود به کار گیرند.

همچنین لازم به ذکر است که رویداده ای آسیب زا می توانند هویت شغلی فرد را مختل کنند و کارآفرینی به عنوان یک شغل جایگزین ممکن است به بازسازی آن کمک کند و با این کار به افراد کمک کند تا از نظر عاطفی و روانی بهبود یابند.

احساس و شناخت کارآفرینی

کارآفرینی یک تلاش بسیار احساسی است؛ اغلب به عنوان یک حرکت هیجانی با فراز و نشیب های متعدد به تصویر کشیده شده است که تاثیر می گذارد.
کارآفرینان ⁇ تجربه های عاطفی

احساسات نه تنها نقش کلیدی در درک تصمیمات بهره برداری از فرصت کارآفرینان دارند، بلکه بر انگیزه کارکنان برای مشارکت در فعالیت کارآفرینانه نیز تاثیر می گذارند.

به خصوص زمانی که پروژه های کارآفرینی در سازمان ها شکست می خورند، کارمندان اغلب احساسات منفی قابل توجهی را تجربه می کنند که می تواند انگیزه را کاهش دهد و از تجربه شکست درس بگیرد.

پس از تکمیل خوانش ها و فیلم ها، به این فکر کنید که این اشکال شناخت چه معنایی برای شما دارند و چگونه آن ها را در تجربه زندگی خود مشاهده کرده اید.

در ادامه تحقیقات کارآفرینی، حل مساله و مهارت های شناسایی فرصت، به شناخت های کارآفرینی که بیش ترین جذابیت را برای شما دارند فکر کنید و ببینید که چگونه این شناخت ها، هنگامی که با تعریف شما از کارآفرینی جفت می شوند، ممکن است برای ایجاد موفقیت کارآفرینی خودتان در طول ۱۸ ماه آینده مورد استفاده قرار گیرند.

مراحل کلیدی عبارتند از:

لینک های زیر را مطالعه کنید.
شناسایی سه شناخت کارآفرینی که برای شما بسیار مهم به نظر می رسند
تامل در چرایی اهمیت این شناخت ها و نقش آن ها در موفقیت کارآفرینانه
با این سه شناخت خاص به توانایی های خودتان فکر کنید
باتوجه به تعریف شما از کارآفرینی طی ۱۸ ماه آینده، به این فکر کنید که چگونه می توانید با استفاده از این شناخت ها موفقیت خود را به دست آورید.

زمان آن رسیده است که در مورد تجربه یادگیری ماژول ۲ خود فکر کنید. این مدخل مجله تماما در مورد تجربه یادگیری است که شما تا کنون داشته اید. نقاط قوت یادگیری خود را شناسایی کنید، و آنچه که به راحتی با گذراندن ماژول اول دوره برای شما حاصل شده است.

همچنین، حوزه هایی که می خواهید آن ها را تقویت کنید و بهبود دهید را از دیدگاه یادگیری شناسایی کنید. در نظر داشته باشید که این مدخل مجله در مورد محتوایی که یاد گرفته اید نیست، بلکه در مورد چگونگی یادگیری و تجربه یادگیری است.

هدف از این کار کمک به شما برای درک بهتر خود به عنوان یک یادگیرنده است، که بسیار مهم است زیرا شما نه تنها این دوره بلکه بقیه تحصیلات خود را نیز پشت سر می گذارید.

شما در نقاط قوت، ضعف و یادگیری های کلیدی خود تجدید نظر خواهید کرد و مراحل خاصی را برای آماده سازی و تکمیل چالش یادگیری پیش رو برای کشف ذهنیت کارآفرینی برای خود تعیین خواهید کرد.

با استفاده از تجربه خودتان و مطالب درسی، در مجله خود (وبلاگ نویسی، وبلاگ نویسی و…)تمام مطالب زیر را برای این ماژول منعکس کنید:

مفاهیم کلیدی که یاد گرفته اید به شما در درک بهتر کارآفرینی کمک می کنند
مفاهیمی که درک آن ها آسان بود و چرا
اگر مفهوم خاصی وجود نداشت که درک آن آسان باشد، به این فکر کنید که چرا چنین است.
مفاهیمی که درک آن ها دشوار بود و چرا
اگر مفهوم خاصی وجود نداشت که درک آن دشوار باشد، به این فکر کنید که چرا چنین است.

سپس یک توضیح پیش نویس از طرز فکر کارآفرینی (قائم به یک یا دو جمله)ایجاد کنید.